𝑷𝒂𝒓𝒕²
عشق زیبا (𝚜𝚌𝚑𝚘𝚗𝚎 𝙻𝚒𝚎𝚋𝚎) 𝑷𝒂𝒓𝒕²
هه جی ذوق زده گفت: دیدی دستم رو بوسید + ارع دیدم خیلی عاشقانه بود و زدم زیر خنده ¥ زهرمار همه جون میدن خو + باشه باشه خخخخخ . بلاخره کنسرت ها تموم شد ولی این دختر هنوز تو ذوق بود اومدیم بیرون رفتیم سمت ساختمون تو راه بهش گفتی: + بیا تو خونه ی مجردی با هم دیگه باشیم ¥ باشه من از خدامه + اوکی بیا امشب خونه ی ما که فردا بریم تو یکی از خونه هامون و وسایل ها رو بزاریم باشه ¥ باشه . رسیدید خونه رفتید تو اتاقت رو تخت دراز کشیدین + آخخخ خسته شدم ¥ منم + انقد خوشحالم که یه دوستی مثل تو دارم ار همون اولی که دیدمت دلم باهات بود ¥ وای دقیقا منم همین حسو داشتم واقعا برا هم ساخته شدیم . + ارع بیا بخوابیم فردا شروع کنیم به اساس کشی ¥ اوکی شب بخیر + شب بخیر .
فردا صبح
¥ا/ت پاشو پاشو بسه خواب + هل چی شده ¥ هیچی صبحونه بخور بریم اساس کشی بابا و مامان هامون برا خونه پیدا کردن + واقعا چه زود ¥ ارع بیا صبحونه بخوریم بعد شروع کنیم جمع کردن + باشه اول میریم مال تو رو جمع میکنیم بعد مال منو بعدش بریم وسایل آشپزخونه و اینا بگیریم ¥ اوکی . صبحانه خوردید و رفتین خونه هه جی و وسایل هاشو جمع کردین و نوبت من شد اونا رو هم جمع کردیم و گذاشتیم تو اون خونه جا سازشون کردیم یه ذره استراحت کردیم
و لباسمون پوشیدیم و رفتیم سمت لوازم خانگی چیزا های لازم رو گرفتیم و روانه ی خانه شدیم بله بله. اونا رو هم جاسازی کردیم و غذا درست کردیم و به تخت حمله ور شدیم . ( نویسنده: نمیدونم ولی رگم گرفته اینطوری بنویسم😂) هه جی گفت:¥ فردا بعدازظهر مامانم نوبت دکتر داره میام باهام + ارع میام و خوابیدیم ( بوس به کلت شبنم بخیر ولی الان روزه🤏🏻😂)
لایک و کامنت بزارین مدیونین کامنت نزارین = پارت بعدی🤝❣
هه جی ذوق زده گفت: دیدی دستم رو بوسید + ارع دیدم خیلی عاشقانه بود و زدم زیر خنده ¥ زهرمار همه جون میدن خو + باشه باشه خخخخخ . بلاخره کنسرت ها تموم شد ولی این دختر هنوز تو ذوق بود اومدیم بیرون رفتیم سمت ساختمون تو راه بهش گفتی: + بیا تو خونه ی مجردی با هم دیگه باشیم ¥ باشه من از خدامه + اوکی بیا امشب خونه ی ما که فردا بریم تو یکی از خونه هامون و وسایل ها رو بزاریم باشه ¥ باشه . رسیدید خونه رفتید تو اتاقت رو تخت دراز کشیدین + آخخخ خسته شدم ¥ منم + انقد خوشحالم که یه دوستی مثل تو دارم ار همون اولی که دیدمت دلم باهات بود ¥ وای دقیقا منم همین حسو داشتم واقعا برا هم ساخته شدیم . + ارع بیا بخوابیم فردا شروع کنیم به اساس کشی ¥ اوکی شب بخیر + شب بخیر .
فردا صبح
¥ا/ت پاشو پاشو بسه خواب + هل چی شده ¥ هیچی صبحونه بخور بریم اساس کشی بابا و مامان هامون برا خونه پیدا کردن + واقعا چه زود ¥ ارع بیا صبحونه بخوریم بعد شروع کنیم جمع کردن + باشه اول میریم مال تو رو جمع میکنیم بعد مال منو بعدش بریم وسایل آشپزخونه و اینا بگیریم ¥ اوکی . صبحانه خوردید و رفتین خونه هه جی و وسایل هاشو جمع کردین و نوبت من شد اونا رو هم جمع کردیم و گذاشتیم تو اون خونه جا سازشون کردیم یه ذره استراحت کردیم
و لباسمون پوشیدیم و رفتیم سمت لوازم خانگی چیزا های لازم رو گرفتیم و روانه ی خانه شدیم بله بله. اونا رو هم جاسازی کردیم و غذا درست کردیم و به تخت حمله ور شدیم . ( نویسنده: نمیدونم ولی رگم گرفته اینطوری بنویسم😂) هه جی گفت:¥ فردا بعدازظهر مامانم نوبت دکتر داره میام باهام + ارع میام و خوابیدیم ( بوس به کلت شبنم بخیر ولی الان روزه🤏🏻😂)
لایک و کامنت بزارین مدیونین کامنت نزارین = پارت بعدی🤝❣
۲۲.۰k
۲۶ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.