ادامه پارت چهاردهم
ادامه پارت چهاردهم
#اگه_میتونی_عاشقم_کن
سوفیا: باشه یه شوخی بود تو راست میگی
این دفعه واقعن کنترلمو از دست دادم و محکم یقشو گرفتم تو دستم و داد زدم
_در اون فاضلابتو ببند که بوش همه جارو گرفته
با این سر و صداهایی که کردیم جونگ کوک از اتاق کارش اومد بیرون...اول با تعجب نگاهمون میکرد و کم کم حالت عصبی گرفت و گفت
جونگ کوک: چخبرتونه دخترا؟
کم کم داشت گریم میگرفت با بغض داد زدم
_تازه میگی چخبره؟ تو با این کارت آبرومو جلوی همه بردی
جونگ کوک: هعی نه اینطور نیست همه میدونن تو آدم شوخی هستی
کمی ساکت شد و گفت
جونگ کوک: ا.ت دنبالم بیا
سوفیا تو هم بس کن
#Ryujin
#اگه_میتونی_عاشقم_کن
سوفیا: باشه یه شوخی بود تو راست میگی
این دفعه واقعن کنترلمو از دست دادم و محکم یقشو گرفتم تو دستم و داد زدم
_در اون فاضلابتو ببند که بوش همه جارو گرفته
با این سر و صداهایی که کردیم جونگ کوک از اتاق کارش اومد بیرون...اول با تعجب نگاهمون میکرد و کم کم حالت عصبی گرفت و گفت
جونگ کوک: چخبرتونه دخترا؟
کم کم داشت گریم میگرفت با بغض داد زدم
_تازه میگی چخبره؟ تو با این کارت آبرومو جلوی همه بردی
جونگ کوک: هعی نه اینطور نیست همه میدونن تو آدم شوخی هستی
کمی ساکت شد و گفت
جونگ کوک: ا.ت دنبالم بیا
سوفیا تو هم بس کن
#Ryujin
۳.۲k
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.