سرنوشت عجیب من
پارت۱۰
تهیونگ :تو باید استراحت
ا.ت:اوهوم
تهیونگ: دیگه از این دیوونه بازیا در نیاری استراحت کن
ا.ت: شما نمیگفتی هم استراحت میکردم
تهیونگ: واقعا میگم اگه لج کنی به خاله میگم
ا.ت:خاله؟کی شدم دختر خالت
تهیونگ: نمی تونم مامان هیترمو خاله صدا کنم
ا.ت:عاا مسخره نکن دیگه حرف از هیتر میتر نیست
تهیونگ: چی؟
ا.ت:هیچی فقط امروز بدجوری لو رفتم الانم هرکی بدونه مهم نیست
تهیونگ: پیشرفت خوبیه
ا.ت:اوهوم واقعا الان شدم ارمی باورم نمیشه که باهات در ارتباطم
تهیونگ: نگران نباش عادت میشه
ا.ت:اوهوم من دیگه باید برم
تهیونگ: باشه فعلا)
...
تهیونگ :تو باید استراحت
ا.ت:اوهوم
تهیونگ: دیگه از این دیوونه بازیا در نیاری استراحت کن
ا.ت: شما نمیگفتی هم استراحت میکردم
تهیونگ: واقعا میگم اگه لج کنی به خاله میگم
ا.ت:خاله؟کی شدم دختر خالت
تهیونگ: نمی تونم مامان هیترمو خاله صدا کنم
ا.ت:عاا مسخره نکن دیگه حرف از هیتر میتر نیست
تهیونگ: چی؟
ا.ت:هیچی فقط امروز بدجوری لو رفتم الانم هرکی بدونه مهم نیست
تهیونگ: پیشرفت خوبیه
ا.ت:اوهوم واقعا الان شدم ارمی باورم نمیشه که باهات در ارتباطم
تهیونگ: نگران نباش عادت میشه
ا.ت:اوهوم من دیگه باید برم
تهیونگ: باشه فعلا)
...
۴.۸k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.