Why?p²⁸

یونا:کوک ترو خدا
کوک:نمیخوای کاری کنم که مهمونی خراب بشه
یونا:اما..
کوک:دیگه خفه شو همین که مهمونی رو خراب نکردم خودش خیلیه
رفتم پیش جولیا دیدم با دوستاش دارن مست میکنن اعصابم خیلی خورد شد رفتم پیششون دیدم جولیا مسته مسته
که یو یکی از دوستاش گفت:وای جولی شوهرت چه جذابه شمارشو میدی
که من یهو دست جولیا رو گرفتم بردمش تو ماشین
کوک:جولیا حالت خوبه؟
جولیا:...
رفتیم خونه
کوک:جولیا حالت خوبه؟
جولیا:ددی بهت احتیاج دارم
کوک:چیی؟
دیدم یهو جولیا جلوم زانو زد دیک*مو بوسید
بد جو تحریک شده بودم
یهو شلوارم و باکسرمو کشید پایین
کلشو کرد تو دهنش
خیلی تحریک شده بودم
دیگه طاقت نیاوردم کله دیکمو کردن داخل*ش
جولیا:آح ..آح...آح
(بقیشو با ذهن مریض خودتون بسازید)

شرطااا:۲۰ تا لایک