فیک مرد من
فیک مرد من
پارت ۱۴
یادم رفته پارت چنده نمیدونم پارت ۱۳ یا ۱۴ ولی فک کنم پارت ۱۴ باشه 😐🫣
چانیول:به یونا گفتم گریه نکنه ولی داشت گریه میکرد دیگه منم تاقت نياوردم و زدم زیر گریه همینطوری داشتیم گریه میکردیم که یهو دکتر اومد همین که اومد منو یونا به سمتش حمله ور شدیم بیچاره دکتر رید تو خودش
یونا و چانیول:چی شده (نگران)
دکتر:نگران نباشید حال بیمار کاملا خوبه
یونا:میتونیم ببینیمشون
دکتر:بله میتونید
چانیول:کدون اتاق
دکتر:اتاق ۱۰۷
یونا:ممنون
دکتر:خواهش میکنم کاری نکردم
چانیول:رفتیم اتاق ۱۰۷ ا.ت اونجا بود دوییدیم سمتش
یونا:ا.ت حالت خوبه (نگران)
ا.ت:نگران نباشید من خوبم
چانیول:ا.ت چرا اینطوری شدی
ا.ت:خب من از پ
چانیول:ا.ت به من دروغ نگو من همچیو میدونم(چانیول پرید وسط حرف ا.ت)
ا.ت:فهمیدم که یونا گفته و با عصبانیت به یونا زل زدم
یونا:چیه اونطوری به من زل نزن خودش ازم پرسید تقصیر من نیست
چانیول:خوب کرد گفت بعدشم من باید از دست تو عصبانی باشم چون بهم نگفتی که این عوضی تورو تو مدرسه اذیت میکرده به غیر از اون بعد از اینکه تورو زد چرا بهم نیومدی بگی مثلا من داداشتم میتونستم کمکت کنم خب یونا تو چی این اسکل نیومد به من بگه تو چرا نگفتی
یونا:چون من شماره ی تورو نداشتم و به غیر از اون تو تو آمریکا بودی
چانیول:خب اونشب چی
یونا:کدوم شب
چانیول:اونشب تو بار چی
یونا :من اونشب مست بودم بعدشم معذرت میخوام که بوسیدمت مست بودم(خجالت)
چانیول:اشکال نداره ولی ا.ت تو چی تو که مست نبودی
ا.ت:خب من شمارتو نداشتم نمیدونستم اومدی کره و نگفتم چون میدونستم که میری کوک رو میزنی و بعدش ماهم از مدرسه اخراج میشیم و دیگه نمیتونستیم باهم باشیم
چانیول:معلومه که میزدمش بعدشم چه ربطی به کوک داره
یونا:چون جونگ کوک پسر صاحب مدرسست
بچه ها تروخدا بهم بگید سناریو چی بنویسم اگه بگید امشب یه پارت دیگه هم میزارم
پارت ۱۴
یادم رفته پارت چنده نمیدونم پارت ۱۳ یا ۱۴ ولی فک کنم پارت ۱۴ باشه 😐🫣
چانیول:به یونا گفتم گریه نکنه ولی داشت گریه میکرد دیگه منم تاقت نياوردم و زدم زیر گریه همینطوری داشتیم گریه میکردیم که یهو دکتر اومد همین که اومد منو یونا به سمتش حمله ور شدیم بیچاره دکتر رید تو خودش
یونا و چانیول:چی شده (نگران)
دکتر:نگران نباشید حال بیمار کاملا خوبه
یونا:میتونیم ببینیمشون
دکتر:بله میتونید
چانیول:کدون اتاق
دکتر:اتاق ۱۰۷
یونا:ممنون
دکتر:خواهش میکنم کاری نکردم
چانیول:رفتیم اتاق ۱۰۷ ا.ت اونجا بود دوییدیم سمتش
یونا:ا.ت حالت خوبه (نگران)
ا.ت:نگران نباشید من خوبم
چانیول:ا.ت چرا اینطوری شدی
ا.ت:خب من از پ
چانیول:ا.ت به من دروغ نگو من همچیو میدونم(چانیول پرید وسط حرف ا.ت)
ا.ت:فهمیدم که یونا گفته و با عصبانیت به یونا زل زدم
یونا:چیه اونطوری به من زل نزن خودش ازم پرسید تقصیر من نیست
چانیول:خوب کرد گفت بعدشم من باید از دست تو عصبانی باشم چون بهم نگفتی که این عوضی تورو تو مدرسه اذیت میکرده به غیر از اون بعد از اینکه تورو زد چرا بهم نیومدی بگی مثلا من داداشتم میتونستم کمکت کنم خب یونا تو چی این اسکل نیومد به من بگه تو چرا نگفتی
یونا:چون من شماره ی تورو نداشتم و به غیر از اون تو تو آمریکا بودی
چانیول:خب اونشب چی
یونا:کدوم شب
چانیول:اونشب تو بار چی
یونا :من اونشب مست بودم بعدشم معذرت میخوام که بوسیدمت مست بودم(خجالت)
چانیول:اشکال نداره ولی ا.ت تو چی تو که مست نبودی
ا.ت:خب من شمارتو نداشتم نمیدونستم اومدی کره و نگفتم چون میدونستم که میری کوک رو میزنی و بعدش ماهم از مدرسه اخراج میشیم و دیگه نمیتونستیم باهم باشیم
چانیول:معلومه که میزدمش بعدشم چه ربطی به کوک داره
یونا:چون جونگ کوک پسر صاحب مدرسست
بچه ها تروخدا بهم بگید سناریو چی بنویسم اگه بگید امشب یه پارت دیگه هم میزارم
۴.۶k
۰۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.