سناریو درخواستی :)
وقتی بچتون برای اولین بار میگه بابا
چان: وقتی این کلمه رو میشنوه بچتون رو محکم بغل می کنه و در حالی که بهت لبخند میزنه میگه : تو هم شنیدی ا/ت؟
لینو:با بچتون داشتید بازی می کردید که بچتون میگه بابا.وقتی لینو اینو می شنوه محکم بغلت میکنه و بهت لبخند میزنه.
چانگبین: وقتی میشنوه بچتون بهش میگه بابا بچتون رو بغل میکنه و میگه: دوباره میگی کوچولوی بابا؟ و به بچتون لبخند می زنه.
هان:وقتی داشت با بچتون بازی می کرد بچتون در حالی که عروسکی کوچیک داخل دستش بود به هان زل زد و گفت بابا. هان با شنیدن این کلمه بچتون رو بغل میکنه و بوسه ای به پیشونیش میزنه و میگه : آفرین عزیز دلم.
هیونجین :وقتی شنید بچتون بهش گفت بابا با چشم های ذوق زدش بچتون رو بغل کرد و سرشو بوسید و گفت: خیلی دوست دارم عزیزم.
فلیکس:وقتی بچتون بهش میگه بابا از شدت ذوق محکم بچتون رو بغل می کنه و بوسش میکنه.
سونگمین :وقتی بچتون بغلش بود خیلی آروم بهش گفت بابا. که با لبخندی بهت گفت :تو هم شنیدی ا/ت؟بهم گفت بابا.
آی ان: در حال بازی با بچتون بود که وقتی شنید بچتون گفت بابا محکم بغلش کرد و گفت : نون کوچولو بهت افتخار می کنم
چان: وقتی این کلمه رو میشنوه بچتون رو محکم بغل می کنه و در حالی که بهت لبخند میزنه میگه : تو هم شنیدی ا/ت؟
لینو:با بچتون داشتید بازی می کردید که بچتون میگه بابا.وقتی لینو اینو می شنوه محکم بغلت میکنه و بهت لبخند میزنه.
چانگبین: وقتی میشنوه بچتون بهش میگه بابا بچتون رو بغل میکنه و میگه: دوباره میگی کوچولوی بابا؟ و به بچتون لبخند می زنه.
هان:وقتی داشت با بچتون بازی می کرد بچتون در حالی که عروسکی کوچیک داخل دستش بود به هان زل زد و گفت بابا. هان با شنیدن این کلمه بچتون رو بغل میکنه و بوسه ای به پیشونیش میزنه و میگه : آفرین عزیز دلم.
هیونجین :وقتی شنید بچتون بهش گفت بابا با چشم های ذوق زدش بچتون رو بغل کرد و سرشو بوسید و گفت: خیلی دوست دارم عزیزم.
فلیکس:وقتی بچتون بهش میگه بابا از شدت ذوق محکم بچتون رو بغل می کنه و بوسش میکنه.
سونگمین :وقتی بچتون بغلش بود خیلی آروم بهش گفت بابا. که با لبخندی بهت گفت :تو هم شنیدی ا/ت؟بهم گفت بابا.
آی ان: در حال بازی با بچتون بود که وقتی شنید بچتون گفت بابا محکم بغلش کرد و گفت : نون کوچولو بهت افتخار می کنم
۲۸.۹k
۱۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.