عشق دوطرفه
پارت قبل موشو شرابو لباسو عقدو همینا
ا.ت
نشسته بودم رو میز وسط سالن و به گوشه ای خیره شدهبودم وذهنم خالی بود که يهو دسته گلی خورد تو سرمو بعد افتاد تو دستم
تعجب کرده بودم که صدای خنده پسرا بلند شد
لینو اومد پیشم و گفت
لینو:ا.ت حواستو جمع کن دسته گل اشتباهی نیوفته تو دستت اخه نه تنها ازدواج نمیکنی بلکه مانع ازدواج بقیه دخترا هم میشی 😂
+از کجا میدونی شاید تا ۳ماه دیگه ازدواج کردم 😏
لینو:باشه شرط ببندیم...بازنده باید به برند پول بده اوکی
+اوکی
رفتمو دسته گلو پرت کردم تو صورت خواهرم و بهش گفتم از این به بعد رو نشونه گیریت کار کن
پایان عروسی
همه ی مهمونا رفتن منم رفتم که سوار ماشین شم دیدم بنزین خالی کرده
سریع رفتم چند تقه به پنجره ماشین خواهرم زدم که شیشرو داد پایین
(یادم رفت بگم اسم آبجی ا.ت سو هستش )
سو:ها چیه
+اولا که درست با خواهرت حرف بزن دوما ماشینم بنزین نداره باید منو برسونید
سو :ببخشید ولی شب عروسیمه و کار های مهم تری دارم
شیشرو بالا دادو رفتن سریع رفتم سمت ماشین رزوبهش گفتم
رز:من نمیرسونمت بهتره از یکی دیگه کمک بگیری مثلا هیون
+خیلی آشغالی
رفتم پیش پسراو بهشون گفتم ولی همشون یه بهانه ای آوردن تا من سوار ماشین هیون بشم آخه همه خبر داشتن که من عاشق هیونم جز خودش و جونگین خبر چین
سوار ماشین هیون شدمو حرکت کردیم
تو ماشین هیچ حرفی بینمون ردو بدل نشد و سکوت کل ماشینو فرا گرفته بود که من با اوردنگی از ماشین پرتش کردم بیرون
+هیونجین
_جانم
+تو از چه نوع دختری خوشت میاد
_چرا میپرسی؟
+همین جوری
_کسی که موهاش بلند باشه چشاش کشیده باشه مهربون خلاق و باهوش باشه وبهم محبت کنه و ناز داشته باشه....
تو از چه پسری خوشت میاد؟
+کسی که خوشگل باشه خوشتیپو جذاب باشه رومانتیکو مهربون باشه و از همه مهم تر گوشتو بیار پچ پچ پچ پچ ...😊
_😐
رسیدنو ا.ت رفت خونه
خودشو رو تخت انداختو لب زد
+شب خیلی خوبی بود من تورو مال خودم میکنم
یعنی ببینین من چقدر دوستون دارم همه اینارو یه بار نوشتم دستم خورد اومدم بیرون همه پاک شد دوباره نشستم نوشتم
بای بای عشقای من شرطارو یادت نره بوس بوس شب بخیر😘😘😘😘💖🖤
ا.ت
نشسته بودم رو میز وسط سالن و به گوشه ای خیره شدهبودم وذهنم خالی بود که يهو دسته گلی خورد تو سرمو بعد افتاد تو دستم
تعجب کرده بودم که صدای خنده پسرا بلند شد
لینو اومد پیشم و گفت
لینو:ا.ت حواستو جمع کن دسته گل اشتباهی نیوفته تو دستت اخه نه تنها ازدواج نمیکنی بلکه مانع ازدواج بقیه دخترا هم میشی 😂
+از کجا میدونی شاید تا ۳ماه دیگه ازدواج کردم 😏
لینو:باشه شرط ببندیم...بازنده باید به برند پول بده اوکی
+اوکی
رفتمو دسته گلو پرت کردم تو صورت خواهرم و بهش گفتم از این به بعد رو نشونه گیریت کار کن
پایان عروسی
همه ی مهمونا رفتن منم رفتم که سوار ماشین شم دیدم بنزین خالی کرده
سریع رفتم چند تقه به پنجره ماشین خواهرم زدم که شیشرو داد پایین
(یادم رفت بگم اسم آبجی ا.ت سو هستش )
سو:ها چیه
+اولا که درست با خواهرت حرف بزن دوما ماشینم بنزین نداره باید منو برسونید
سو :ببخشید ولی شب عروسیمه و کار های مهم تری دارم
شیشرو بالا دادو رفتن سریع رفتم سمت ماشین رزوبهش گفتم
رز:من نمیرسونمت بهتره از یکی دیگه کمک بگیری مثلا هیون
+خیلی آشغالی
رفتم پیش پسراو بهشون گفتم ولی همشون یه بهانه ای آوردن تا من سوار ماشین هیون بشم آخه همه خبر داشتن که من عاشق هیونم جز خودش و جونگین خبر چین
سوار ماشین هیون شدمو حرکت کردیم
تو ماشین هیچ حرفی بینمون ردو بدل نشد و سکوت کل ماشینو فرا گرفته بود که من با اوردنگی از ماشین پرتش کردم بیرون
+هیونجین
_جانم
+تو از چه نوع دختری خوشت میاد
_چرا میپرسی؟
+همین جوری
_کسی که موهاش بلند باشه چشاش کشیده باشه مهربون خلاق و باهوش باشه وبهم محبت کنه و ناز داشته باشه....
تو از چه پسری خوشت میاد؟
+کسی که خوشگل باشه خوشتیپو جذاب باشه رومانتیکو مهربون باشه و از همه مهم تر گوشتو بیار پچ پچ پچ پچ ...😊
_😐
رسیدنو ا.ت رفت خونه
خودشو رو تخت انداختو لب زد
+شب خیلی خوبی بود من تورو مال خودم میکنم
یعنی ببینین من چقدر دوستون دارم همه اینارو یه بار نوشتم دستم خورد اومدم بیرون همه پاک شد دوباره نشستم نوشتم
بای بای عشقای من شرطارو یادت نره بوس بوس شب بخیر😘😘😘😘💖🖤
۷۲۱
۱۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.