عشق بازی پارت ۱۶
بهشون زد...
هوسوک بود بادیگاردم
رزی: جیغ جیغ چرا این کارو کردی اخه اخه چرا (با گریه) 😭😭😭😭
ژرفین: حقتونه حر بلایی که به سرتون بیاد حقتونه
پدرت اونقدر وعض مالیش بد بود که ماشینش رو عوض کرد و با ماشین خراب که فقط ظاهرش سالم بود جایگزینش کرد که اگه ماشینش سالم بود قبل از خوردن کامیون به ماشین میتونست ترمز بگیره که بهش نخوره اما اون ماشین ترمزش خراب بود
رزی: هههههه چرا اخه چرا ههههههه😭😭😭
ژرفین: من تورو انقدر نگه میدارم که مامانت خودش بیاد دنبالت که وقتی وارد این شهر بشه به دامم میوفته حتی نمیتونه یک لحظه هم ببینتت
رزی اونقدر گریه کرد که نوک بینیش قرمز شده بود و گونه هایش کامل خیس بود
(فلش بک به قبل)
انبولانسی که جیمین توش بود به بیمارستان رسید سریع بردنش اتاق عمل.
جنی استرس داشت. از یک طرف نمیدونست رزی کجاست و چه بلایی داره سرش میاد. از یک طرف دیگه حالی که جیمین داشت تو اتاق عمل.
دکتر از اتاق عمل بیرون اومد
جنی ازش پرسید حال جیمین چطوره
دکترگفت...
هوسوک بود بادیگاردم
رزی: جیغ جیغ چرا این کارو کردی اخه اخه چرا (با گریه) 😭😭😭😭
ژرفین: حقتونه حر بلایی که به سرتون بیاد حقتونه
پدرت اونقدر وعض مالیش بد بود که ماشینش رو عوض کرد و با ماشین خراب که فقط ظاهرش سالم بود جایگزینش کرد که اگه ماشینش سالم بود قبل از خوردن کامیون به ماشین میتونست ترمز بگیره که بهش نخوره اما اون ماشین ترمزش خراب بود
رزی: هههههه چرا اخه چرا ههههههه😭😭😭
ژرفین: من تورو انقدر نگه میدارم که مامانت خودش بیاد دنبالت که وقتی وارد این شهر بشه به دامم میوفته حتی نمیتونه یک لحظه هم ببینتت
رزی اونقدر گریه کرد که نوک بینیش قرمز شده بود و گونه هایش کامل خیس بود
(فلش بک به قبل)
انبولانسی که جیمین توش بود به بیمارستان رسید سریع بردنش اتاق عمل.
جنی استرس داشت. از یک طرف نمیدونست رزی کجاست و چه بلایی داره سرش میاد. از یک طرف دیگه حالی که جیمین داشت تو اتاق عمل.
دکتر از اتاق عمل بیرون اومد
جنی ازش پرسید حال جیمین چطوره
دکترگفت...
۱۰.۵k
۳۱ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.