پارت سه

کدی : بابلرززز
بابلز : کدی ؟
کدی دستم ک گرفت
بابلز : کدی چیکار میکنی ؟
کدی : این کیه ؟
بابلز : عا.. عام . دوستمه
کدی : عه که اینطور
بابلز : حرص نخور لطفاا
کدی : واس چی به دوست دختر من تجاوز میکنی ها؟؟
بومر : هان ؟ چی میگی
بابلز : ولش کن کدی تر خدااااا
کدی : دیگه بهش نزدیک نشو
بومر : باشه
+ بومر
رومو به طرف بابلز کردم و ازش معذرت خواهی کردم و رفتم
بابلز : نهه
کدی : بیا بریم
بابلز : ... ب . باشه
بلاسم : چیشده بابلز ؟؟
بابلز : حوصلتونو نداریم میرم اتاق
باترکاپ با عصبانیت به سمت کدی میره و یقشو میگیره : با اجی من چیکار کردی ؟؟ بگو تا فکتو جر بدم
بابلز : تقصیر اون نیس باهاش کاری نداشته باشه
کدی : ولم کن باترکاپ من اونو از یه پسر که میخواست بهش تجاوز کنه نجات دادم
بلاسم : چییی؟؟
باترکاپ : اها . صب کن چی ؟ چطور :
بابلز : روز کدی رو خراب کردم و همینطور بومر رو ناراحت کردم باید برم و یواشکی ازش عذر خواهی کنم
شب شد حدودان ساعت ۲ شب بود
کیفم و برداشتم و از پنجره پرت شدم پایین : اخخ هیس

ادامه پارت بیشتر ار ۱۰ لایک