Black Ghost
Black Ghost
Part 1
جیمین: از بچگی عاشق پروانه ها بودم اونا رو جمع میکردم و خشک می کردم اما یه روز یه پروانه پیدا کردم اونو زندانی کردم اگر عاشقم نمیشد چی باید میشد مگه نه اونو تا ابد پیش خودم نگه می داشتم
ویو آدرینا
صبح با صدای آلارم بیدار شدم رفتم دستشویی کارای لازم رو انجام دادم بعد رفتم حموم رویتن پوستیم رو انجام دادمو یه چی خوردم فرم دانشگاه رو پوشیدم ( عکس رو میزارم )و به سمت دانشگاه حرکت کردم
بعد چند مین رسیدم از خونم تا دانشگاه راه زیادی نبود واسه همین راه زیادی نبود وارد دانشگاه شدم که یوری ( بهترین دوست ا.ت ) علامت :× سریع دوید سمتم و بغل کرد
× سلام چطوری پیشی
+ سلام من خوبم تو چی ( مکالمه دخترای چوس کلاس 😐)
×من که عالیم بیا بریم سر کلاس تا استاد نیومده
+سریع دویدیم سمت کلاس آخیش فعلا استاد نیومده سریع نشستیم سر جاها مون من پیش کای میشینم نکته: همه بچه های کلاس و مدرسه به آدرینا قلدری میکننن چون به زیبایش حسودیشون میشه ( عا عا 🗿)
بعد چند مین استاد اومد همه بلند شدن
استاد : سلام بشنین
بعد شروع کرد به توضیح دادن درس بعد چند ساعت کلاس تموم شد با یوری رفتم تو حیاط که یونا دارو دستش اومدن علامت یونا :#
# هوی دختری هرزه تو حق نداری پیش کای بشینی ( کراش یونا ) یونا : یونا شب تا صبح تو باره و به همه میده کای همه مافیاس و دشمن جیمین
+ اومد از موهام بگیره که کای نزاشت وهلش داد افتاد زمین علامت کای :÷
÷ دفه آخرت باشه به آدرینا قلدری میکنی در ضمن هرزه هم خودتی ( با داد)
یونا سریع بلند شد و با گریه اونجا رو ترک کرد
از کای تشکر کردم و با یوری بون هیچ حرفی رفتیم سر کلاس توی کلاس نگاه های کای و یونا که خیلی عصبی بود رو رو خودم حس کردم زنگ خورد سریع وسایلم رو جمع کردم و از کای و یوری خداحافظی کردم و به سمت کافه حرکت کردم بعداز ظهر بود بعد چند مین رسیدم
حواسم نبود که به یکی خوردم و.......
حمایت کنید فعلا چند پار ت می زارم
Part 1
جیمین: از بچگی عاشق پروانه ها بودم اونا رو جمع میکردم و خشک می کردم اما یه روز یه پروانه پیدا کردم اونو زندانی کردم اگر عاشقم نمیشد چی باید میشد مگه نه اونو تا ابد پیش خودم نگه می داشتم
ویو آدرینا
صبح با صدای آلارم بیدار شدم رفتم دستشویی کارای لازم رو انجام دادم بعد رفتم حموم رویتن پوستیم رو انجام دادمو یه چی خوردم فرم دانشگاه رو پوشیدم ( عکس رو میزارم )و به سمت دانشگاه حرکت کردم
بعد چند مین رسیدم از خونم تا دانشگاه راه زیادی نبود واسه همین راه زیادی نبود وارد دانشگاه شدم که یوری ( بهترین دوست ا.ت ) علامت :× سریع دوید سمتم و بغل کرد
× سلام چطوری پیشی
+ سلام من خوبم تو چی ( مکالمه دخترای چوس کلاس 😐)
×من که عالیم بیا بریم سر کلاس تا استاد نیومده
+سریع دویدیم سمت کلاس آخیش فعلا استاد نیومده سریع نشستیم سر جاها مون من پیش کای میشینم نکته: همه بچه های کلاس و مدرسه به آدرینا قلدری میکننن چون به زیبایش حسودیشون میشه ( عا عا 🗿)
بعد چند مین استاد اومد همه بلند شدن
استاد : سلام بشنین
بعد شروع کرد به توضیح دادن درس بعد چند ساعت کلاس تموم شد با یوری رفتم تو حیاط که یونا دارو دستش اومدن علامت یونا :#
# هوی دختری هرزه تو حق نداری پیش کای بشینی ( کراش یونا ) یونا : یونا شب تا صبح تو باره و به همه میده کای همه مافیاس و دشمن جیمین
+ اومد از موهام بگیره که کای نزاشت وهلش داد افتاد زمین علامت کای :÷
÷ دفه آخرت باشه به آدرینا قلدری میکنی در ضمن هرزه هم خودتی ( با داد)
یونا سریع بلند شد و با گریه اونجا رو ترک کرد
از کای تشکر کردم و با یوری بون هیچ حرفی رفتیم سر کلاس توی کلاس نگاه های کای و یونا که خیلی عصبی بود رو رو خودم حس کردم زنگ خورد سریع وسایلم رو جمع کردم و از کای و یوری خداحافظی کردم و به سمت کافه حرکت کردم بعداز ظهر بود بعد چند مین رسیدم
حواسم نبود که به یکی خوردم و.......
حمایت کنید فعلا چند پار ت می زارم
۵.۴k
۱۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.