ابنبات ترش. پارت 16
ا/ت: امروز اولین برنامه ای که داشتم رفتن تو کلاس بود ،باید یادم بمونه ازش مدل گوشیش رو بپرسم
این چند وقت حافظه ام خوب کار نمی کنه .
محض احتیاط رو دستم نوشتم.
وقتی نزدیکای آموزشگاه بودم جلوی در یونگی وایساده بود
یهو تا منو دید دویید رفت تو کلاس و بعد از ۲ دقیقه برگشت ،
وارد کلاس شدم.
هنگ کردم.
جیهوپ با یه استایل فوق دارک جلوم وایساده بود و کاملا فاز ددی گرفته بود.
جیهوپ : های بیب
وایسادم جلوشگفتم : چی چی؟ بیب؟
قیافم جوری شده بود انگار یه روح رو در حال دوچرخه سواری دیدم
اصلا انگار یکی دیگه جلوم وایساده بود.
گفتم : جیهوپ خودتی ؟این چه سر وضعیه؟جان من خودتی؟
جیهوپ یهو استرس گرفت انگار دیالوگ اشتباهی رو گفتم .
فکر کنم انتظار داشت واکنش دیگه ای داشته باشم.
جیهوپ دویید پیش یونگی و بعد چند ثانیه برگشت
دوباره فاز ددی گرفته بود.
تمام مدت کلاس فاز پسر بد گرفته بود خیلی رو مخ بود
اگر همینطور ادامه می داد می گفتم گور بابای نقشه ،خودم تنهایی معمای قتلو حل می کنم
اما هنوز یکم صبر توم وجود داشت
سر زنگ تفریح از روی دستم یادم افتاد که مدل گوشیش رو بپرسم.
برگشتم تو کلاس
و داد زدم جیهوووپ یه لحظه میای کارت دارم و یهو جیهوپ سریع رفت زیر میز و یونگی رو هم با خودش کشید
بعد با کفشام صدای رفتن در اوردم و
آروم و بی سر و صدا رفتم بالا سرشون.
داشتن آروم حرف می زدن
جیهوپ: من الان باید چه غلطی کنم؟
یونگی :من چه می دونم،تو داری رل می زنی ولی اگر کم کم دارم حس می کنم خودم دارم رل می زنم.
جیهوپ: خب چیکار کنم اولین بارمه.
جیهوپ: ایده استایل جدید جواب نداد مطمئنی اینا جواب میده؟
یونگی: برو عین آدم تو هم بهش اعتراف کن همین
جیهوپ یه لگد عالی زد تو صورت یونگی ،
جیهوپ: خاااک تو سرت با این مشاورت ،اگر می تونستم که همون ثانیه اول تمام مراحلت رو تو دو ثانیه انجام می دادم ولی به مراحل ریز تری نیاز دارم عقب کل
گرفتم گوش دوتاشون و پسچونم و آوردن بالا
یونگی: ا/ت ،جان مادرت ولم کن ،همش تقصیر اینه
به جیهوپ نگاه کردم
و یونگی رو ول کردم وجیهوپ رو بردم پشت آموزشگاه
جیهوپ: گوه خوردم
ا/ت: خاک بر سرت که فکر کردی من یا این کارا خر میشم ( من که می شم)
جیهوپ اگر قرار باش از همین اول راه اینجوری کنی ،همین الان همچی تمومه.
جیهوپ دست کرد تو موهاش و به شکل همیشگی درشون آورد
ارایششم پاک کرد
جیهوپ: ببخشید ا/ت ،به بی تجربگیم ببخش
قند عسلم.دیگه از این کارا نمی کنم.فقط نمی دونستم چجوری باید بهت جواب بدم همین.
چشم غره ای بهش رفتم گفتم: آخرین باره که همچین بلایی سر خودت میاری
جیهوپ: ببخشید زیبا ترینم،
دیگه هرگز فرشته ی رویاها رو ناراحت نمی کنم ،قول می دم.
قیافش خیلی کیوت شده بود
اون لبای کیوتش با اون رژ سیاه نیمه پاک کردش........
این چند وقت حافظه ام خوب کار نمی کنه .
محض احتیاط رو دستم نوشتم.
وقتی نزدیکای آموزشگاه بودم جلوی در یونگی وایساده بود
یهو تا منو دید دویید رفت تو کلاس و بعد از ۲ دقیقه برگشت ،
وارد کلاس شدم.
هنگ کردم.
جیهوپ با یه استایل فوق دارک جلوم وایساده بود و کاملا فاز ددی گرفته بود.
جیهوپ : های بیب
وایسادم جلوشگفتم : چی چی؟ بیب؟
قیافم جوری شده بود انگار یه روح رو در حال دوچرخه سواری دیدم
اصلا انگار یکی دیگه جلوم وایساده بود.
گفتم : جیهوپ خودتی ؟این چه سر وضعیه؟جان من خودتی؟
جیهوپ یهو استرس گرفت انگار دیالوگ اشتباهی رو گفتم .
فکر کنم انتظار داشت واکنش دیگه ای داشته باشم.
جیهوپ دویید پیش یونگی و بعد چند ثانیه برگشت
دوباره فاز ددی گرفته بود.
تمام مدت کلاس فاز پسر بد گرفته بود خیلی رو مخ بود
اگر همینطور ادامه می داد می گفتم گور بابای نقشه ،خودم تنهایی معمای قتلو حل می کنم
اما هنوز یکم صبر توم وجود داشت
سر زنگ تفریح از روی دستم یادم افتاد که مدل گوشیش رو بپرسم.
برگشتم تو کلاس
و داد زدم جیهوووپ یه لحظه میای کارت دارم و یهو جیهوپ سریع رفت زیر میز و یونگی رو هم با خودش کشید
بعد با کفشام صدای رفتن در اوردم و
آروم و بی سر و صدا رفتم بالا سرشون.
داشتن آروم حرف می زدن
جیهوپ: من الان باید چه غلطی کنم؟
یونگی :من چه می دونم،تو داری رل می زنی ولی اگر کم کم دارم حس می کنم خودم دارم رل می زنم.
جیهوپ: خب چیکار کنم اولین بارمه.
جیهوپ: ایده استایل جدید جواب نداد مطمئنی اینا جواب میده؟
یونگی: برو عین آدم تو هم بهش اعتراف کن همین
جیهوپ یه لگد عالی زد تو صورت یونگی ،
جیهوپ: خاااک تو سرت با این مشاورت ،اگر می تونستم که همون ثانیه اول تمام مراحلت رو تو دو ثانیه انجام می دادم ولی به مراحل ریز تری نیاز دارم عقب کل
گرفتم گوش دوتاشون و پسچونم و آوردن بالا
یونگی: ا/ت ،جان مادرت ولم کن ،همش تقصیر اینه
به جیهوپ نگاه کردم
و یونگی رو ول کردم وجیهوپ رو بردم پشت آموزشگاه
جیهوپ: گوه خوردم
ا/ت: خاک بر سرت که فکر کردی من یا این کارا خر میشم ( من که می شم)
جیهوپ اگر قرار باش از همین اول راه اینجوری کنی ،همین الان همچی تمومه.
جیهوپ دست کرد تو موهاش و به شکل همیشگی درشون آورد
ارایششم پاک کرد
جیهوپ: ببخشید ا/ت ،به بی تجربگیم ببخش
قند عسلم.دیگه از این کارا نمی کنم.فقط نمی دونستم چجوری باید بهت جواب بدم همین.
چشم غره ای بهش رفتم گفتم: آخرین باره که همچین بلایی سر خودت میاری
جیهوپ: ببخشید زیبا ترینم،
دیگه هرگز فرشته ی رویاها رو ناراحت نمی کنم ،قول می دم.
قیافش خیلی کیوت شده بود
اون لبای کیوتش با اون رژ سیاه نیمه پاک کردش........
۹.۲k
۰۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.