چند پارتی جیمین وقتی بهت خیانت میکنه آخر
جیمین انگار از دیدن من شوکا شده بود اما نخواست بروز بده
_چی میخوای؟
+اومدم لباسام و وسایلام رو بردارم و یه چیزی بهت بدم
_بیا تو (کلا سرد حرف میزنه)
÷ددی کیه؟
*ویو ا.ت*
وقتی گفت ددی انگار یه چیزی گلوم رو چنگ زد...
بهش اهمیت ندادم و رفتم داخل
÷به به هرزه خانم چی میخوای؟*عصبی و عشوه*
+من مثل تو هرزه نیستم
و بعد رومو کردم طرف جیمین و عکسا و فلش رو دادم بهش(ا.ت فیلمارو ریخته بود تو فلش)
_این چیه؟
+چیزی که گفتم قراره بت بدم
و بعد رفتم تو اتاق تا بقیه وسایل هامو جمع کنم
طولش دادم که جیمین اون فیلم رو پلی کنه
*چند ثانیه بعد*
_اینا چین هااا*عربده*
÷اینا فیکن ببین اون ا.ت هرزه این کارو کرده*اشک تمساح*
_جنده ینی تو میگی من فرق فیک و واقعی رو نمی دونم؟*عربدهه*
÷اینا فیکننننن ا.ت هرزه اینارو بهت داده تو باور میکنی؟*اشک تمساح*
_با ا.ت من درست صحبت کن، گمشو از خونم بیرونن*عربدهههههههههه*
*همچنان ویو ا.ت*
وقتی گفت ا.ت من خیلی خوشحال شدم...
راستش وسایلا بهانه بود...
فقط برای فیلما و عکسا اومده بودم
ولی بازم برا ضایع نشدن چنتا چیز ریختم تو چمدونم و رفتم پایین
+عاا...جیمین لطفا اینو امضا کن*کمی ترسیده* (چون میدونه جیمین عصبانی بشه الفاتحه🌚)
_این چیه؟
+عامم...برگ.برگه طلاق*ترسیده*
_ا.ت میشه منو ببخشی؟*بغض*
وقتی بغضش رو دیدم خواستم ببخشمش ولی باید کمی اذیت بشه
+جیمین امضاش کن
که ناگهان به سمتم حمله ور شد و من و چسبوند به دیوار و لبامو مک میزد
منم که بدم نمیومد، چون جیمین رو دوست داشتم...
پس همکاری کردم
و آره دیگه پیش به سوی تخت🌚
و بعدش به خوبی و خوشی زندگی کردن
شرط برای پارت¹ خونآشام من:
لایک: ¹⁵
کامنت: ⁵
اسمات داخل کامنت
_چی میخوای؟
+اومدم لباسام و وسایلام رو بردارم و یه چیزی بهت بدم
_بیا تو (کلا سرد حرف میزنه)
÷ددی کیه؟
*ویو ا.ت*
وقتی گفت ددی انگار یه چیزی گلوم رو چنگ زد...
بهش اهمیت ندادم و رفتم داخل
÷به به هرزه خانم چی میخوای؟*عصبی و عشوه*
+من مثل تو هرزه نیستم
و بعد رومو کردم طرف جیمین و عکسا و فلش رو دادم بهش(ا.ت فیلمارو ریخته بود تو فلش)
_این چیه؟
+چیزی که گفتم قراره بت بدم
و بعد رفتم تو اتاق تا بقیه وسایل هامو جمع کنم
طولش دادم که جیمین اون فیلم رو پلی کنه
*چند ثانیه بعد*
_اینا چین هااا*عربده*
÷اینا فیکن ببین اون ا.ت هرزه این کارو کرده*اشک تمساح*
_جنده ینی تو میگی من فرق فیک و واقعی رو نمی دونم؟*عربدهه*
÷اینا فیکننننن ا.ت هرزه اینارو بهت داده تو باور میکنی؟*اشک تمساح*
_با ا.ت من درست صحبت کن، گمشو از خونم بیرونن*عربدهههههههههه*
*همچنان ویو ا.ت*
وقتی گفت ا.ت من خیلی خوشحال شدم...
راستش وسایلا بهانه بود...
فقط برای فیلما و عکسا اومده بودم
ولی بازم برا ضایع نشدن چنتا چیز ریختم تو چمدونم و رفتم پایین
+عاا...جیمین لطفا اینو امضا کن*کمی ترسیده* (چون میدونه جیمین عصبانی بشه الفاتحه🌚)
_این چیه؟
+عامم...برگ.برگه طلاق*ترسیده*
_ا.ت میشه منو ببخشی؟*بغض*
وقتی بغضش رو دیدم خواستم ببخشمش ولی باید کمی اذیت بشه
+جیمین امضاش کن
که ناگهان به سمتم حمله ور شد و من و چسبوند به دیوار و لبامو مک میزد
منم که بدم نمیومد، چون جیمین رو دوست داشتم...
پس همکاری کردم
و آره دیگه پیش به سوی تخت🌚
و بعدش به خوبی و خوشی زندگی کردن
شرط برای پارت¹ خونآشام من:
لایک: ¹⁵
کامنت: ⁵
اسمات داخل کامنت
۵۲۴
۲۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.