من عاشقش شدم ⁵⁰
من عاشقش شدم ⁵⁰
یکم کرم بریزم
از زبان سوجون:
با چهره ای که دیدم کاملا جا خوردم اون اون امکان نداشت اون دایون بود نمیدونستم فرار کنم قایم شم یا سوجین و قایم کنم نفهمیدم چرا اما بغضم گرفت چشمام پر اشک شد داخل یه کوچه بودیم که هیچکس نبود و سوجین فورا اومد جلوم اونم فهمیده بود اما با اون جی ی که تو دستش دیدم داره به طرف سوجین میاد سوجین و کنار زدم
+: سوجون
×: سوجین ..همونجا باش ...میدونم من قدرتی ندارم...اما قسم میخورم که تا لحظه ی مرگم مواظبت باشن
+: سوجون خواهش میکنم
دوست نداشتن آسیبی به سوجین برسه برای همین کنارش زدم و باعث شد چاقو ی داخل دستش به من بخوره
دایون: سوجون داری چیکار میکنی
×: فک کردی میذارم... بهش آسیب بزنی ....یادت رفته همون موقع هم..... حاضر بودم براش بمیرم... یادت رفته اون.... ددی من هست ( بچه ها چاق. بهش خورده و از دهنش خون اومده)
+: سوجوووون نهههههه عوضی اشغاااال مشکلت با ما چیه ؟! چرا نمیذاری با خیال راحت زندگی کنیم هاااا ؟!
یکم کرم بریزم
از زبان سوجون:
با چهره ای که دیدم کاملا جا خوردم اون اون امکان نداشت اون دایون بود نمیدونستم فرار کنم قایم شم یا سوجین و قایم کنم نفهمیدم چرا اما بغضم گرفت چشمام پر اشک شد داخل یه کوچه بودیم که هیچکس نبود و سوجین فورا اومد جلوم اونم فهمیده بود اما با اون جی ی که تو دستش دیدم داره به طرف سوجین میاد سوجین و کنار زدم
+: سوجون
×: سوجین ..همونجا باش ...میدونم من قدرتی ندارم...اما قسم میخورم که تا لحظه ی مرگم مواظبت باشن
+: سوجون خواهش میکنم
دوست نداشتن آسیبی به سوجین برسه برای همین کنارش زدم و باعث شد چاقو ی داخل دستش به من بخوره
دایون: سوجون داری چیکار میکنی
×: فک کردی میذارم... بهش آسیب بزنی ....یادت رفته همون موقع هم..... حاضر بودم براش بمیرم... یادت رفته اون.... ددی من هست ( بچه ها چاق. بهش خورده و از دهنش خون اومده)
+: سوجوووون نهههههه عوضی اشغاااال مشکلت با ما چیه ؟! چرا نمیذاری با خیال راحت زندگی کنیم هاااا ؟!
۱.۸k
۰۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.