پارت1
پارت1
رزی: از حمام اومدم بیرون ساعتو نگاه کردم دیدم نه گفتم اوه چقدر دیر اومدم بیرون سریع رفتم لباسمو پوشیدم و موهامو خشک کردم که ساعت شد نه چهل و پنج دقیقه گفتم وای چقدر ساعت زود میره جلو اه اصلا ولش کن برم بخوابم تا رفتم بخوابم یه پیام اومد گوشیمو برداشتم چک کنم یه پیام ناشناس بود، نوشته بود سلام منو میشناسی؟
رزی: این دیگه چه اوسکلیه ناشناسه بعد میگه میشناسمش؟ 😒
اه وای خاک ساعت شد ده رزی بدو بخواب فردا تو شرکت کلی کار داری دیگه گوشیمو گذاشتم رو دراور بقل تختم و پتو رو کشیدمو خوابیدم
صبح با صدای زنگ گوشیم که کوک کرده بودم بیدار شدم
اینم از پارت اول لایک بالای بیستا باشه تا پارت بعد رو بزارم 👑
رزی: از حمام اومدم بیرون ساعتو نگاه کردم دیدم نه گفتم اوه چقدر دیر اومدم بیرون سریع رفتم لباسمو پوشیدم و موهامو خشک کردم که ساعت شد نه چهل و پنج دقیقه گفتم وای چقدر ساعت زود میره جلو اه اصلا ولش کن برم بخوابم تا رفتم بخوابم یه پیام اومد گوشیمو برداشتم چک کنم یه پیام ناشناس بود، نوشته بود سلام منو میشناسی؟
رزی: این دیگه چه اوسکلیه ناشناسه بعد میگه میشناسمش؟ 😒
اه وای خاک ساعت شد ده رزی بدو بخواب فردا تو شرکت کلی کار داری دیگه گوشیمو گذاشتم رو دراور بقل تختم و پتو رو کشیدمو خوابیدم
صبح با صدای زنگ گوشیم که کوک کرده بودم بیدار شدم
اینم از پارت اول لایک بالای بیستا باشه تا پارت بعد رو بزارم 👑
۵۶.۳k
۰۶ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.