مدرسه پر دردسر🖤💍
مدرسه پر دردسر🖤💍
ا/ت:خوووب من هیچ ایده ای ندارم
نفس:من دارم عاشقته
نازنین:چی نه بابا عشق کجا بود اصلا نمیخوره بهش
نفس:خوب من راجب عشق زیاد نمیدونم ولی خواهرم میدونه
ا/ت:خواهرم مگه خواهرم داری؟؟
نفس:آره ی دو سال ازم بزرگتره
نازنین:خب خب بهش بگو امروز میریم ببینیمش
نفس:باش بعد کلاس میریم
ا/ت:هیسس بچه ها این گاگول اومد
بعد کلاس
نفس:خب بیاید بریم گل فروشیش
نازنین:اا چقدر گل فروشیش آشناس اینجا مگه مال سانا نیس
نفس:سانااا ساناااا کجایی
سانا:پدسگ داد نزن اینجام
هااا؟
نازنین:ااا سانا تو خواهر نفسی
سانا:ها اره اره ولی ط از کجا میشناسیش؟
ا/ت:اینا داشتم باهم حرف میزدن ولی من توی کافه روبه رو توجهم رو جلب کرد آروم از بچه ها جداشدم رفتم سمت کافه رفتم تو نزدیک ترین میز نشستم کلاهم رو از کیفم در آوردم گذاشتم سرم این جئون منتظر کیه همون کوک دوس نداشت پیشش باشه تازه مادرش سقط شد هوووف ی شکلات داغ سفارش دادم گوشیم رو در اوردم به نازنین پیام دادم
من رفتم جایی زود میام جایی نرید توی گلخونه باشید
نازنین:داشتیم حرف میزدیم دیدم ا/ت نیس ک به گوشیم پیام داد
ای خدا من توی شرایط سخت گیر کردم این رفته جایی
سانا:ای بابا ط ک خوب میشناسیش
نازنین:ولی تهیونگ بفهمه پاره میکنه جیمینو
نفس:ن بابا داداشت خل تره پسری ک ب من پا داده دیگه خیلی شل مغزه
پارت بیست و دوم🖤💍
ا/ت:خوووب من هیچ ایده ای ندارم
نفس:من دارم عاشقته
نازنین:چی نه بابا عشق کجا بود اصلا نمیخوره بهش
نفس:خوب من راجب عشق زیاد نمیدونم ولی خواهرم میدونه
ا/ت:خواهرم مگه خواهرم داری؟؟
نفس:آره ی دو سال ازم بزرگتره
نازنین:خب خب بهش بگو امروز میریم ببینیمش
نفس:باش بعد کلاس میریم
ا/ت:هیسس بچه ها این گاگول اومد
بعد کلاس
نفس:خب بیاید بریم گل فروشیش
نازنین:اا چقدر گل فروشیش آشناس اینجا مگه مال سانا نیس
نفس:سانااا ساناااا کجایی
سانا:پدسگ داد نزن اینجام
هااا؟
نازنین:ااا سانا تو خواهر نفسی
سانا:ها اره اره ولی ط از کجا میشناسیش؟
ا/ت:اینا داشتم باهم حرف میزدن ولی من توی کافه روبه رو توجهم رو جلب کرد آروم از بچه ها جداشدم رفتم سمت کافه رفتم تو نزدیک ترین میز نشستم کلاهم رو از کیفم در آوردم گذاشتم سرم این جئون منتظر کیه همون کوک دوس نداشت پیشش باشه تازه مادرش سقط شد هوووف ی شکلات داغ سفارش دادم گوشیم رو در اوردم به نازنین پیام دادم
من رفتم جایی زود میام جایی نرید توی گلخونه باشید
نازنین:داشتیم حرف میزدیم دیدم ا/ت نیس ک به گوشیم پیام داد
ای خدا من توی شرایط سخت گیر کردم این رفته جایی
سانا:ای بابا ط ک خوب میشناسیش
نازنین:ولی تهیونگ بفهمه پاره میکنه جیمینو
نفس:ن بابا داداشت خل تره پسری ک ب من پا داده دیگه خیلی شل مغزه
پارت بیست و دوم🖤💍
۱۰.۱k
۰۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.