پارت چهارم (استاد من)
پارت چهارم
گفتم:داداشیییی؟
.....
گفتم:عشق ابجی؟لدفن
گفت:باشه باشه خرر شدم ولی مواظب باش ماشینم نابود نشه مثل سری قبل نشه بجای ماشین ، برام فقط فرمون ماشینو بیاری
گفتم:حواسم هست قول میدم
گفت:باشه سویچ ماشینتو بده ببرم تعمیرگاه ، گونشو بوسیدم گفتم:تکیییی
غروب
داشتم فکر میکردم فردا برای روز معلم ، برای استاد رو مخم چی بگیرم یهو ی فکر شیطانی به ذهنم رسید لبخند خبیثانه زدم گفتم:استاد کیم فردا منتظر کادوت باش
همه بچه داشتن کادو هاشونو میدادن
نیکا گفت:برای استاد چی گرفتی؟
ی لبخند خبیثانه زدم گفتم:صبر کن میبینی چی گرفتم
گفت: واای گائول باز شر بپا نکن
خندیدم گفتم:نگران نباش
رفتم سمت میز استاد کیم گفتم:استاد روزتون مبارک بعد ی جعبه نسبتا بزرگ بهش دادم
استاد کیم خوشحال شد وقتی جعبه رو باز کرد یهو یچیزی لجز مانندی پاشید تو صورتش من و بچه ها از خنده مردیم
استاد دیگ قاطی کرد با دستمال صورتشو پاک کرد رو میز کوبید گفت:دختره ی پرو برو از کلاسم بیرون
گفتم:استاد؟ داشتم شوخی میکردم
گفت:حرف نباشه برو دفتر
با نیشخند پیروزمندانه گفتم:حتما
لایک و کامنت😶
گفتم:داداشیییی؟
.....
گفتم:عشق ابجی؟لدفن
گفت:باشه باشه خرر شدم ولی مواظب باش ماشینم نابود نشه مثل سری قبل نشه بجای ماشین ، برام فقط فرمون ماشینو بیاری
گفتم:حواسم هست قول میدم
گفت:باشه سویچ ماشینتو بده ببرم تعمیرگاه ، گونشو بوسیدم گفتم:تکیییی
غروب
داشتم فکر میکردم فردا برای روز معلم ، برای استاد رو مخم چی بگیرم یهو ی فکر شیطانی به ذهنم رسید لبخند خبیثانه زدم گفتم:استاد کیم فردا منتظر کادوت باش
همه بچه داشتن کادو هاشونو میدادن
نیکا گفت:برای استاد چی گرفتی؟
ی لبخند خبیثانه زدم گفتم:صبر کن میبینی چی گرفتم
گفت: واای گائول باز شر بپا نکن
خندیدم گفتم:نگران نباش
رفتم سمت میز استاد کیم گفتم:استاد روزتون مبارک بعد ی جعبه نسبتا بزرگ بهش دادم
استاد کیم خوشحال شد وقتی جعبه رو باز کرد یهو یچیزی لجز مانندی پاشید تو صورتش من و بچه ها از خنده مردیم
استاد دیگ قاطی کرد با دستمال صورتشو پاک کرد رو میز کوبید گفت:دختره ی پرو برو از کلاسم بیرون
گفتم:استاد؟ داشتم شوخی میکردم
گفت:حرف نباشه برو دفتر
با نیشخند پیروزمندانه گفتم:حتما
لایک و کامنت😶
۹.۷k
۱۵ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.