پارت ۴ عشق من
رئیس : بله اینا ۴ نفر هستن و اعضای گروه جیسو جنی رزی و لیسا بسه واسه تو جیمین : ممنون جیمین دید که رزی داره میره سمت دست شویی و از این موقعیت استفاده کر که شماره رزی رو بگیره زود رفت گفت ببخشید دست شویی دارم با اجازه زود رفت سمت دست شویی دوباره دست رزی رو کشید و برد توی یکی از دست شویی ها رزی : چیه دوباره جیمین : ببخشید مزاحم شدم میشه شماره ات رو بدی رزی : باشه بعد شماره اش رو داد و گفت فقط کم مزاحم بشو چون جنی گوشیم رو چک میکنه جیمین : باشه زیاد بهت پیام نمیدم بعد گرچه ها رفتن به خوابگاه شب شده بود دخترا و پسرا توی خوابگاه هستن جیمین داخل حیاط روی یک صندلی دو نفره نشسته بود که گفت بیا یک پیام بدم به رزی 💌 جیمین : سلام نفس رزی : سلام بیداری جیمین : آره بیدارم توی حیاط نشستم (بچه ها این که میبینید توی یک خوابگاه هستن این داستان من کمپانی ها همه با هم خوبن و هر کار بکنن از هم خبر دارن ) رزی : آهان الان میام پیشت
۱۷.۵k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.