ارزش ِ عمر ِ هر کس، به اندازه ی "رِسالتیه که برای تِشنِگا
ارزش ِ عمر ِ هر کس، به اندازه ی "رِسالتیه که برای تِشنِگان"، انجام میده و به میراث میذاره.
میراث هایی از رِسالَت های:
عِلمی، فرهنگی، قهرمانی، جوانمردی، اجتماعی، سیاسی، هنری،بخشندگی، حکمت، عدالت طلبی، عشق، ادبی، سُنّت های نیکو، قانونگذاری، آزاداندیشی، آزادگی، طبیعت دوستی، ظُلم سِتیزی، شهامَت، و......
و سایر ِ میراث ها و یادگارهایی که بقول ِ حافظ:
یااااادگااااااری باشند در این گُنبَد ِ دَوّار، و جاودانه بِشَن.
یکی از اصلی ترین معنی های "زنده بودن"، یعنی همین نوع ِ جاودانگی که گفته شد.
که به قول ِ قرآن:
((کور با بینا، مساوی نیست.
تاریکی با روشنایی، مساوی نیست.
سایه سار ِ خُنَک با حرارت ِ سوزان، مساوی نیست.
زنده با مُردِه، مساوی نیستند.
آیا کسانی که دانا هستند، با کسانی که نادان هستند، مساوی اند؟
هررررگز مساوی نیستند.))
پس بیایید؛
از انواع ِ چشمه های "بینایی"،
و از انواع ِ چراغ های "راه گُشا"،
و از انواع ِ درخت های میوه دار ِ "دانِش"،
و از انواع ِ درخت های سروقامَت ِ "آزادگی و شرافت"،
و از انواع ِ کوه های "اِراده و عدالت"،
و از انواع ِ نوشیدنی های "حکمت و ادبیات"،
و از انواع ِ بَرّه ها و لالِه های "شهادت و مظلومیت"،
و از انواع ِ پوشاک های "مِهر و آداب"،
و از انواع ِ جواهرات ِ "هنر"،
و از انواع ِ جنگ اَفزارهای "مبارزه و شهامت"،
و از انواع ِ گُل ها و پَرَنده های "عشق و رفاقت"،
و از انواع ِ خانه های "صبر و ایمان"،
و از انواع ِ پُل ها و جاده های "فداکاری و اِستقامت"،
استفاده کنیم و بهره مَند شَویم.
و پَس آنگاه؛ در هر کدام از این موارد، که "علاقه و استعداد و شرایط ِ مُتَناسِبَش" را داشتیم، تماااام ِ عُمرِمان را هزینه کنیم، تا در آن مورِد، میراث هایی شایسته برای دیگران، صِناعَت کنیم.
و نترسیم از اشتباهات و نقص ها در رسالت ها و میراث هایی که خلق خواهیم کرد، زیرا بقول ِ حافظ:
پیر ِ ما گفت: "خَطا بَر قَلَم ِ صُنع، نَرَفت"،
آفرین بَر نظَر ِ پاک ِ خَطاپوشَش باد.
یعنی "خداوند ِ خِرَد" با نگاه ِ پاک و خطاپوش، رسالت ها و میراث های خالصانه ی ما رو می پذیره.
پس آزاده و آزاد باشیم، و دست به کار ِ "بندگی و خداوندی" بزنیم.
در "طَلَب کردن"، آموزه های خوب را، با صبر و اطاعت و مَعرفت، بنده وااااااار، بیاموزیم.
و در خَلق کردن و پَروَرِش دادن ِ صُنع های خوب را، با صبر و مِهر و حکمت، خداوندواااااااار، خَلق کنیم.
همچون زنبور ِ عسل، که شَهد ِ گُلهای شیرین را، بنده وار، می گیره،
و عسل ِ شیرین را، خداوندوار، خلق می کنه
. . . .
میراث هایی از رِسالَت های:
عِلمی، فرهنگی، قهرمانی، جوانمردی، اجتماعی، سیاسی، هنری،بخشندگی، حکمت، عدالت طلبی، عشق، ادبی، سُنّت های نیکو، قانونگذاری، آزاداندیشی، آزادگی، طبیعت دوستی، ظُلم سِتیزی، شهامَت، و......
و سایر ِ میراث ها و یادگارهایی که بقول ِ حافظ:
یااااادگااااااری باشند در این گُنبَد ِ دَوّار، و جاودانه بِشَن.
یکی از اصلی ترین معنی های "زنده بودن"، یعنی همین نوع ِ جاودانگی که گفته شد.
که به قول ِ قرآن:
((کور با بینا، مساوی نیست.
تاریکی با روشنایی، مساوی نیست.
سایه سار ِ خُنَک با حرارت ِ سوزان، مساوی نیست.
زنده با مُردِه، مساوی نیستند.
آیا کسانی که دانا هستند، با کسانی که نادان هستند، مساوی اند؟
هررررگز مساوی نیستند.))
پس بیایید؛
از انواع ِ چشمه های "بینایی"،
و از انواع ِ چراغ های "راه گُشا"،
و از انواع ِ درخت های میوه دار ِ "دانِش"،
و از انواع ِ درخت های سروقامَت ِ "آزادگی و شرافت"،
و از انواع ِ کوه های "اِراده و عدالت"،
و از انواع ِ نوشیدنی های "حکمت و ادبیات"،
و از انواع ِ بَرّه ها و لالِه های "شهادت و مظلومیت"،
و از انواع ِ پوشاک های "مِهر و آداب"،
و از انواع ِ جواهرات ِ "هنر"،
و از انواع ِ جنگ اَفزارهای "مبارزه و شهامت"،
و از انواع ِ گُل ها و پَرَنده های "عشق و رفاقت"،
و از انواع ِ خانه های "صبر و ایمان"،
و از انواع ِ پُل ها و جاده های "فداکاری و اِستقامت"،
استفاده کنیم و بهره مَند شَویم.
و پَس آنگاه؛ در هر کدام از این موارد، که "علاقه و استعداد و شرایط ِ مُتَناسِبَش" را داشتیم، تماااام ِ عُمرِمان را هزینه کنیم، تا در آن مورِد، میراث هایی شایسته برای دیگران، صِناعَت کنیم.
و نترسیم از اشتباهات و نقص ها در رسالت ها و میراث هایی که خلق خواهیم کرد، زیرا بقول ِ حافظ:
پیر ِ ما گفت: "خَطا بَر قَلَم ِ صُنع، نَرَفت"،
آفرین بَر نظَر ِ پاک ِ خَطاپوشَش باد.
یعنی "خداوند ِ خِرَد" با نگاه ِ پاک و خطاپوش، رسالت ها و میراث های خالصانه ی ما رو می پذیره.
پس آزاده و آزاد باشیم، و دست به کار ِ "بندگی و خداوندی" بزنیم.
در "طَلَب کردن"، آموزه های خوب را، با صبر و اطاعت و مَعرفت، بنده وااااااار، بیاموزیم.
و در خَلق کردن و پَروَرِش دادن ِ صُنع های خوب را، با صبر و مِهر و حکمت، خداوندواااااااار، خَلق کنیم.
همچون زنبور ِ عسل، که شَهد ِ گُلهای شیرین را، بنده وار، می گیره،
و عسل ِ شیرین را، خداوندوار، خلق می کنه
. . . .
۲.۱k
۰۲ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.