پارت ۸
از یکی از خدمتکارا پرسیدم فهمیدم تو اون اتاق آخری هست در زدم
_کیه(بلند)
+منم ا/ت
_بیا تو
+سلام
_سلام(سرد)
+خب میدونین من حتی اسم شما رو هم نمیدونم بعد اونموقع اومدم اینجا و اینکه میشه بگین دقیقا کار من چیمیشه؟
_هوفف اسمم تهیونگه کیم تهیونگ ولی تو آقا صدام میکنی فهمیدی؟
+ب..بله
_از اونجایی که باید اینجا کار کنی باید بگم که من مافیام مافیا اسلحه و کارِت هم باید بگم که تا ساعت ۴ باید برگردی اینجا و درباره ی کارِت و من به هیچکی هیچی نمیگی فهمیدی
+بله(اروم و سرش پایین)
_برو
ا/ت ویو:
زود از اونجا زدم بیرون باورم نمی شد که اینهمه درس خوندن و تلاش کردن اخر باید با خلافکار ها همکاری کنم گشنم نبود و هنوز داشتم به حرف های اون مردک تهیونگه فکر می کردم.
_کیه(بلند)
+منم ا/ت
_بیا تو
+سلام
_سلام(سرد)
+خب میدونین من حتی اسم شما رو هم نمیدونم بعد اونموقع اومدم اینجا و اینکه میشه بگین دقیقا کار من چیمیشه؟
_هوفف اسمم تهیونگه کیم تهیونگ ولی تو آقا صدام میکنی فهمیدی؟
+ب..بله
_از اونجایی که باید اینجا کار کنی باید بگم که من مافیام مافیا اسلحه و کارِت هم باید بگم که تا ساعت ۴ باید برگردی اینجا و درباره ی کارِت و من به هیچکی هیچی نمیگی فهمیدی
+بله(اروم و سرش پایین)
_برو
ا/ت ویو:
زود از اونجا زدم بیرون باورم نمی شد که اینهمه درس خوندن و تلاش کردن اخر باید با خلافکار ها همکاری کنم گشنم نبود و هنوز داشتم به حرف های اون مردک تهیونگه فکر می کردم.
۳.۵k
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.