ℙ𝕒𝕣𝕥 𝟚
کل کارکنا و بابام اومدن ک هوسوک هم هراهشون بود..
ب.ت:خب همگی خوش اومدید..لطفا بفرمایید بشینید..
ب.ت:خب همونجور که همتون میدونید من شرکتو سپردم ب پسرم ینی کیم لیانگ..پس لیانگ دیگه رییستونه و هرچیزی که گفت و باید انجام بدید..
ا.ت دخترم هم زمانایی که لیانگ نباشه جای لیانگ هست و میتونید کاراتون رو ب ا.ت هم بگید..
(چرت شد ن:/؟)
پرش زمانی ب بعد جلسه..
ا.ت
اخیییشش بالاخره جلسه تموم شد..همه داشتن میرفتن..میومدن با من و داداشم و بابام دست میدادن..ولی ب هوسوک که رسید یلحضه یجوری نگام کرد..من ازش خوشم میاد ولی خب زن داره..
همه رفتن بیرون و فقط منو بابام و داداشم موندیم..
لیانگ:عرررر بالاخره رییس شدممممممممم(درحال قردادن:|)
ب.ت: رییس ک نباید اینجوری باشه😐
لیانگ:چجوری😐
ل.ت:منظورم اینه ک باس سرسنگین باشه😐
لیانگ: اها:/
ا.ت:گشنمههههههههههه
ب.ت:دخترم بریم کافیشاپ یچی بخوریم
لیانگ:یااا با اون چقد مهربونییییی:/
ب.ت:نه میخوای با تو مث دخترا رفتار کنم:///
لیانگ: هوف..بریممممم گشنم شدددد
ب.ت:شکمو ها😂
ا.ت:برییییمممممممم
ببخشید کم بود
شرایط:
۲۰ لایک
۱۰ کامنت
ب.ت:خب همگی خوش اومدید..لطفا بفرمایید بشینید..
ب.ت:خب همونجور که همتون میدونید من شرکتو سپردم ب پسرم ینی کیم لیانگ..پس لیانگ دیگه رییستونه و هرچیزی که گفت و باید انجام بدید..
ا.ت دخترم هم زمانایی که لیانگ نباشه جای لیانگ هست و میتونید کاراتون رو ب ا.ت هم بگید..
(چرت شد ن:/؟)
پرش زمانی ب بعد جلسه..
ا.ت
اخیییشش بالاخره جلسه تموم شد..همه داشتن میرفتن..میومدن با من و داداشم و بابام دست میدادن..ولی ب هوسوک که رسید یلحضه یجوری نگام کرد..من ازش خوشم میاد ولی خب زن داره..
همه رفتن بیرون و فقط منو بابام و داداشم موندیم..
لیانگ:عرررر بالاخره رییس شدممممممممم(درحال قردادن:|)
ب.ت: رییس ک نباید اینجوری باشه😐
لیانگ:چجوری😐
ل.ت:منظورم اینه ک باس سرسنگین باشه😐
لیانگ: اها:/
ا.ت:گشنمههههههههههه
ب.ت:دخترم بریم کافیشاپ یچی بخوریم
لیانگ:یااا با اون چقد مهربونییییی:/
ب.ت:نه میخوای با تو مث دخترا رفتار کنم:///
لیانگ: هوف..بریممممم گشنم شدددد
ب.ت:شکمو ها😂
ا.ت:برییییمممممممم
ببخشید کم بود
شرایط:
۲۰ لایک
۱۰ کامنت
۳۲.۴k
۱۱ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.