part²⁷
part²⁷
کوک:میخواهم بهم کمک کنی تا بتونم تهیونگ رو گیر بیارم
جین وو:چی!!! ولی قربان
کوک:خواهش میکنم
جین وو:آهههه لعنتی باشه بابا باشه بگو باید چیکار کنم
*نقشه رو واسش توضیح داد"
کوک:فهمیدی؟
جین وو:بله قربان
کوک:ساعت ۱ حرکت میکنیم
*پرش به ا/ت*
ویو ا/ت
ساعت تقریبا ۱۱ و نیم بود و من میخواستم برم پا شدم و مانتوم رو برداشتم از پرستار ها و دکتر تشکر کردم و از بیمارستان زدم بیرون
ا/ت:اوههه لعنتی چقدر سردههه
*پرش زمانی به تهیونگ"
تهیونگ:هی کی میرسیم؟
محافظ:۱۰ دقیقه دیگه اونجاییم
تهیونگ:زودتر حرکت کن
محافظ:بله قربان
*پرش به کوک*
کوک:جین وو ساعت چنده؟
جین وو:ساعت ۱۲:۳۰ دقیقه
کوک:فقط نیم ساعت دیگه مونده
جین وو:قربان "با داد"
*ببخشید کم بود اومدیم مهمونی😂🔪"
کوک:میخواهم بهم کمک کنی تا بتونم تهیونگ رو گیر بیارم
جین وو:چی!!! ولی قربان
کوک:خواهش میکنم
جین وو:آهههه لعنتی باشه بابا باشه بگو باید چیکار کنم
*نقشه رو واسش توضیح داد"
کوک:فهمیدی؟
جین وو:بله قربان
کوک:ساعت ۱ حرکت میکنیم
*پرش به ا/ت*
ویو ا/ت
ساعت تقریبا ۱۱ و نیم بود و من میخواستم برم پا شدم و مانتوم رو برداشتم از پرستار ها و دکتر تشکر کردم و از بیمارستان زدم بیرون
ا/ت:اوههه لعنتی چقدر سردههه
*پرش زمانی به تهیونگ"
تهیونگ:هی کی میرسیم؟
محافظ:۱۰ دقیقه دیگه اونجاییم
تهیونگ:زودتر حرکت کن
محافظ:بله قربان
*پرش به کوک*
کوک:جین وو ساعت چنده؟
جین وو:ساعت ۱۲:۳۰ دقیقه
کوک:فقط نیم ساعت دیگه مونده
جین وو:قربان "با داد"
*ببخشید کم بود اومدیم مهمونی😂🔪"
۴.۵k
۱۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.