فیک ۳
بنده
سولی قهوه برد برای جیمین بعد از چند دقیقه که قهوه جیمین و نامجون تموم شد جیمین اومو حساب کنه
-چقدر میشه
+میشه ……(خودتون بگید )
-بیا
-میگم میشه ازتون یه سوال بپرسم
+البته بگید
-اسمتون چی
+من سولی هستم
-منم جیمین هستم
+خوشبختم
-همچنین
+بفرمایید اینو از کارت
+خدانگهدار
سولی
همون جیمین رفت کافه رو تمیز کردم رفتم خونه یه دوش گرفتم لباسمو پوشیدم رفتم خوابیدم
۲ هفته بعد
جیمین
امروز با بچه ها قرار شد بریم بار ساعت ۸ رفتم یه دوش گرفتم و آماده شدم رفتم
وقتی رسیدم هرچی دختر بود اومد سمتم رفتم پیشه پسرا نشستم
سولی
امروز قرار شد با بچه ها بریم بار رفتم یه لباس باز پوشیدم خانوادم خبر ندارن که من میرم بار
رسیدم بار رفتم پیشه بچهها نشستم
+سلام بر دوستاییی گلم (خنده)
/سلام سولی
همه:سلام سولی
/بیابشین کنار
بنده
سولی کنار (بچه ها خودتون یه اسم بزارین)نشست
/میگم سولی دوست پسر پیدا نکردی
+نه
/ها میخوای یکی برات پیدا کنم
+نه عزیزم
/باشه
جیمین
داشتم با بچه ها صحبت میکرد که چشمم افتاد به دختر داخله کافه خودش بود سولی اینجا چیکار میکرد با این لباسه باز کنار دوتا دختر نشسته بود الان ۲هفته هست که زیرنظرش دارم دوست پسر نداشت انگار دوستاش بودن ۴تا پسر بود
سولی
نگاهای سنگینی روی خودم حس میکرد پاشدم رفتم دستشویی ترسیدم که یکی از اعضای خانوادم باشه وقتی از دستشویی اومد یکی از پشت منو بغل کرد …………
شرط
۳۰❤️
✉️۸۰
به نظرتون کی بود که سولی از پشت بغل 😈
لباس سولی برای کافه
سولی قهوه برد برای جیمین بعد از چند دقیقه که قهوه جیمین و نامجون تموم شد جیمین اومو حساب کنه
-چقدر میشه
+میشه ……(خودتون بگید )
-بیا
-میگم میشه ازتون یه سوال بپرسم
+البته بگید
-اسمتون چی
+من سولی هستم
-منم جیمین هستم
+خوشبختم
-همچنین
+بفرمایید اینو از کارت
+خدانگهدار
سولی
همون جیمین رفت کافه رو تمیز کردم رفتم خونه یه دوش گرفتم لباسمو پوشیدم رفتم خوابیدم
۲ هفته بعد
جیمین
امروز با بچه ها قرار شد بریم بار ساعت ۸ رفتم یه دوش گرفتم و آماده شدم رفتم
وقتی رسیدم هرچی دختر بود اومد سمتم رفتم پیشه پسرا نشستم
سولی
امروز قرار شد با بچه ها بریم بار رفتم یه لباس باز پوشیدم خانوادم خبر ندارن که من میرم بار
رسیدم بار رفتم پیشه بچهها نشستم
+سلام بر دوستاییی گلم (خنده)
/سلام سولی
همه:سلام سولی
/بیابشین کنار
بنده
سولی کنار (بچه ها خودتون یه اسم بزارین)نشست
/میگم سولی دوست پسر پیدا نکردی
+نه
/ها میخوای یکی برات پیدا کنم
+نه عزیزم
/باشه
جیمین
داشتم با بچه ها صحبت میکرد که چشمم افتاد به دختر داخله کافه خودش بود سولی اینجا چیکار میکرد با این لباسه باز کنار دوتا دختر نشسته بود الان ۲هفته هست که زیرنظرش دارم دوست پسر نداشت انگار دوستاش بودن ۴تا پسر بود
سولی
نگاهای سنگینی روی خودم حس میکرد پاشدم رفتم دستشویی ترسیدم که یکی از اعضای خانوادم باشه وقتی از دستشویی اومد یکی از پشت منو بغل کرد …………
شرط
۳۰❤️
✉️۸۰
به نظرتون کی بود که سولی از پشت بغل 😈
لباس سولی برای کافه
۱۳.۳k
۰۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.