پارت ۱۷:
چون شب رو نخوابیده بودیم یه ۲ و،۳ ساعتی خوابیده بودیم وقتی بیدار شدیم ساعت ۸ شب بود
ویو بورا:
چشام رو باز کردم و دیدم حالا تاریک شده ساعت رو نگاه کردم دیدم ۸ بود وای هنوز شکمم درد میکرد ولی دردش یکم کمتر شده بود دیگه کم کم تهیونگ هم بیدار کنم بریم شام درست کنیم و بعد بگیریم بخوابیم که فردا کار داریم
+تهیونگ عشقم پاشو دیره
-....
+تهیونگ *یکم بلند تر
-هااا
+بلند شو دیگه
-باشه
+ افرین
-وایی خدا چقدر خوابیدیم
+۳ساعت
- وای من کارای کمپانی رو باید فردا انجام بدم
+اشکال نداره پاشو تو کاراتو انجام بده من شام درس میکنم
-راستی حالت چطوره بهتری؟
+اره یکم بهتر شدم ولی درد دارم
-الانم یه قزص بخوری پیگه درد نداری
+باشه میخورم
-من رفتم بالا به کارام بنویسم باید روی اهنگ هم تمرین کنم
+باشه
بعد از رفتن تهیونگ منم پاشدم رفتم آشپزخونه و وسط اشپزی دیگه نمیدونم چرا شکم دردم بیشتر شد
دیگه غذا هم تموم شده بود زیرش رو خاموش کردم اومدم نشستم روی میز ناهار خوری نخواستم تهیونگ رو هم صدا کنم اخه نگران میشد تازه کار هم داشت رفتم سرویس بهداشتی دیگه وقتی داشتم دستامو میشستم به چشام سیاهی و....
ویو تهیونگ :
بالاخره بعداز ۲ ساعت کارم تموم و خیلی گشنم بود رفتم پایین حتما بورا یه چیزی درست کرده هنگام پایین اومدن از پله ها بوی غذا به مشامم میخورد و مست شده بودم رفتم اشپز خونه و دیپم بله یه غذای خوشمزه روی گازه ولی بورا کجاست چند بار صداش کردم ولی جواب نداد که صدای آب به گوشم خورد و.....
شرط ۸۰ تا لایک
۱۰ تا فالور
ویو بورا:
چشام رو باز کردم و دیدم حالا تاریک شده ساعت رو نگاه کردم دیدم ۸ بود وای هنوز شکمم درد میکرد ولی دردش یکم کمتر شده بود دیگه کم کم تهیونگ هم بیدار کنم بریم شام درست کنیم و بعد بگیریم بخوابیم که فردا کار داریم
+تهیونگ عشقم پاشو دیره
-....
+تهیونگ *یکم بلند تر
-هااا
+بلند شو دیگه
-باشه
+ افرین
-وایی خدا چقدر خوابیدیم
+۳ساعت
- وای من کارای کمپانی رو باید فردا انجام بدم
+اشکال نداره پاشو تو کاراتو انجام بده من شام درس میکنم
-راستی حالت چطوره بهتری؟
+اره یکم بهتر شدم ولی درد دارم
-الانم یه قزص بخوری پیگه درد نداری
+باشه میخورم
-من رفتم بالا به کارام بنویسم باید روی اهنگ هم تمرین کنم
+باشه
بعد از رفتن تهیونگ منم پاشدم رفتم آشپزخونه و وسط اشپزی دیگه نمیدونم چرا شکم دردم بیشتر شد
دیگه غذا هم تموم شده بود زیرش رو خاموش کردم اومدم نشستم روی میز ناهار خوری نخواستم تهیونگ رو هم صدا کنم اخه نگران میشد تازه کار هم داشت رفتم سرویس بهداشتی دیگه وقتی داشتم دستامو میشستم به چشام سیاهی و....
ویو تهیونگ :
بالاخره بعداز ۲ ساعت کارم تموم و خیلی گشنم بود رفتم پایین حتما بورا یه چیزی درست کرده هنگام پایین اومدن از پله ها بوی غذا به مشامم میخورد و مست شده بودم رفتم اشپز خونه و دیپم بله یه غذای خوشمزه روی گازه ولی بورا کجاست چند بار صداش کردم ولی جواب نداد که صدای آب به گوشم خورد و.....
شرط ۸۰ تا لایک
۱۰ تا فالور
۵.۹k
۱۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.