برادرناتنی ✨️✨️
برادرناتنی ✨️✨️
P7
ویو تهیونگ ا.ت گفت مین دوست پسرشم و دستمو گرفت و خودش چسبوند ...
تح.ریک شده بودم و خیلیم عصبانی بودم
یقه ی پسره رو گرفتم و یه مشت زدم توی بینیش .
ویو ا.ت
دیدم تهیونگ یه مشت خوابوند توی بینی جیهون .. ترسیدم و ناخداگاه زدم زیر گریه ..
_تهیونگ تروخدا بس کن ... _تهیونگگگگگگ
ویو تهیونگ
دیدم ا.ت ترسیده و داره گریه میکنه پسره رو ول کردم و رفتم ا.ت و بغل کردم
+مرتیکه ی حروم .زاده دیگه دور و بر این دختر نبینمت که زندت نمیزارم ( داد)
دست ا.ت و گرفتم و رفتیم توی ماشین
+ خوبی؟
_ خ.. خوبم (با حالت ترسیده و گریه)
_تو خوبی دستت درد نگرفت؟
+من خوبم
ویو ا.ت
توی راه خونه بودیم و فضا خیلی گرفته بود که یهو تهیونگ گفت.....
پارت بعدیییییی گیلی گیلی😑😁
حمایت نمیکنین ها بیشترین تعداد لایک ۵ تاست😑😑
P7
ویو تهیونگ ا.ت گفت مین دوست پسرشم و دستمو گرفت و خودش چسبوند ...
تح.ریک شده بودم و خیلیم عصبانی بودم
یقه ی پسره رو گرفتم و یه مشت زدم توی بینیش .
ویو ا.ت
دیدم تهیونگ یه مشت خوابوند توی بینی جیهون .. ترسیدم و ناخداگاه زدم زیر گریه ..
_تهیونگ تروخدا بس کن ... _تهیونگگگگگگ
ویو تهیونگ
دیدم ا.ت ترسیده و داره گریه میکنه پسره رو ول کردم و رفتم ا.ت و بغل کردم
+مرتیکه ی حروم .زاده دیگه دور و بر این دختر نبینمت که زندت نمیزارم ( داد)
دست ا.ت و گرفتم و رفتیم توی ماشین
+ خوبی؟
_ خ.. خوبم (با حالت ترسیده و گریه)
_تو خوبی دستت درد نگرفت؟
+من خوبم
ویو ا.ت
توی راه خونه بودیم و فضا خیلی گرفته بود که یهو تهیونگ گفت.....
پارت بعدیییییی گیلی گیلی😑😁
حمایت نمیکنین ها بیشترین تعداد لایک ۵ تاست😑😑
۵.۵k
۰۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.