تفسیر قرآن
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم
روز خود را با تفکر و تعمق در آیات قرآن شروع کنیم
ترجمه و تفسیر آیه به آيه سوره نمل
آیه 20 تا 24
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لَا أَرَي الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ (20)
لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَاباً شَدِيداً أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ (21)
فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ (22)
إِنِّي وَجَدتُّ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِن كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ (23)
وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ (24)
ادامه پیامهای این آیات
- در حكومت انبيا، تملّق و ترس وجود ندارد. «احطتُ بمالم تحط به»
- بزرگان ومسئولان حكومت نبايد منبع اطلاعات خودرا در افراد يا گروه هاى خاصّى منحصر كنند. (هدهد براى سلطان گزارش دارد) «احطت - جئتك»
- در گزارش ها، اخبار قطعى و تأييد شده را بگوييد. «بنبأ يقين»
- وجود افراد يا سازمانى براى خبرگيرى از خارج از منطقه ى حكومتى لازم است. (البتّه نه براى جاسوسى، بلكه براى دعوت وارشاد يا آمادگى دفاعى) «من سبأ»
- آنچه در خبر مهم است، قطعى بودن آن است؛ خبرنگار بزرگ باشد يا كوچك، انسان باشد يا حيوان. «بنبأ يقين»
- مسئولان حكومت، تنها بر خبرهاى قطعى تكيه كنند. «بنبأ يقين»
- برخى حيوانات شناخت بالايى دارند. «انّى وجدتُ امراة» هدهد مفاهيمى چون زن و مرد، تاج وتخت، حكومت ومالكيّت، توحيد وشرك، خورشيد و سجده، شيطان و تزيين هاى او، حقّ وباطل، هدايت و ضلالت را مى شناسد.
- گوش دادن به سخنان ديگران، نشانه ادب و يكى از شرايط مديريّت است؛ گرچه گوينده سخن، حيوان باشد. «انّى وجدتُ امراة»
- زن مى تواند حكومت كند؛ «تملكهم» ولى حكومت زن بر جامعه، حتّى براى يك پرنده هم عجيب است. «وجدتُ امرأة - وجدتُها و قومها»
- حكومت حضرت سليمان، در ابتدا جهانى نبوده است. «امرأة تملكهم»
- تشكيل نظام و حكومت، سابقه تاريخى دارد. «تملكهم»
روز خود را با تفکر و تعمق در آیات قرآن شروع کنیم
ترجمه و تفسیر آیه به آيه سوره نمل
آیه 20 تا 24
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لَا أَرَي الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ (20)
لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَاباً شَدِيداً أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ (21)
فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ (22)
إِنِّي وَجَدتُّ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِن كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ (23)
وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ (24)
ادامه پیامهای این آیات
- در حكومت انبيا، تملّق و ترس وجود ندارد. «احطتُ بمالم تحط به»
- بزرگان ومسئولان حكومت نبايد منبع اطلاعات خودرا در افراد يا گروه هاى خاصّى منحصر كنند. (هدهد براى سلطان گزارش دارد) «احطت - جئتك»
- در گزارش ها، اخبار قطعى و تأييد شده را بگوييد. «بنبأ يقين»
- وجود افراد يا سازمانى براى خبرگيرى از خارج از منطقه ى حكومتى لازم است. (البتّه نه براى جاسوسى، بلكه براى دعوت وارشاد يا آمادگى دفاعى) «من سبأ»
- آنچه در خبر مهم است، قطعى بودن آن است؛ خبرنگار بزرگ باشد يا كوچك، انسان باشد يا حيوان. «بنبأ يقين»
- مسئولان حكومت، تنها بر خبرهاى قطعى تكيه كنند. «بنبأ يقين»
- برخى حيوانات شناخت بالايى دارند. «انّى وجدتُ امراة» هدهد مفاهيمى چون زن و مرد، تاج وتخت، حكومت ومالكيّت، توحيد وشرك، خورشيد و سجده، شيطان و تزيين هاى او، حقّ وباطل، هدايت و ضلالت را مى شناسد.
- گوش دادن به سخنان ديگران، نشانه ادب و يكى از شرايط مديريّت است؛ گرچه گوينده سخن، حيوان باشد. «انّى وجدتُ امراة»
- زن مى تواند حكومت كند؛ «تملكهم» ولى حكومت زن بر جامعه، حتّى براى يك پرنده هم عجيب است. «وجدتُ امرأة - وجدتُها و قومها»
- حكومت حضرت سليمان، در ابتدا جهانى نبوده است. «امرأة تملكهم»
- تشكيل نظام و حكومت، سابقه تاريخى دارد. «تملكهم»
۱.۴k
۱۳ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.