غم فراهم...ساقی و میخانه ای کم داشتم
غم فراهم...ساقی و میخانه ای کم داشتم
بغض ها خوردم ولی پیمانه ای کم داشتم
سوختم در خود هزاران بار تا فهمیده ام
در شب دلواپسی پروانه ای کم داشتم
مثلِ مجنونِ بیابانگرد گاهی در خودم
جستجو کردم.....دلِ دیوانه ای کم داشتم
خالیِ دستان ِ این دنیا به من فهمانده است
در مسیرِ زندگی دُردانه ای کم داشتم
بارِ سنگینی به دوشم می کشیدم سال ها
خسته بودم ، خسته بودم شانه ای کم داشتم.
بغض ها خوردم ولی پیمانه ای کم داشتم
سوختم در خود هزاران بار تا فهمیده ام
در شب دلواپسی پروانه ای کم داشتم
مثلِ مجنونِ بیابانگرد گاهی در خودم
جستجو کردم.....دلِ دیوانه ای کم داشتم
خالیِ دستان ِ این دنیا به من فهمانده است
در مسیرِ زندگی دُردانه ای کم داشتم
بارِ سنگینی به دوشم می کشیدم سال ها
خسته بودم ، خسته بودم شانه ای کم داشتم.
۹۷۱
۲۰ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.