فقط برای من پارت ⁷=
فقط برای من پارت ⁷=
ک یهو کوک گفت
_:میسو تو اینجا چیکار میکنی؟
+:عاا هیچی اومده بودم دیگ همینجوری
_:آهان باشه
+:فعلا
بعدش سریع با چه یونگ از اونجا اومدم بیرون
=:کی بود این پسره؟
+:دوست دونگ مینه
=:اووو
+:آره دیگ بیا بریم
=:وااا تازه اومدیم
+:نه من دیگ نمیمونم
=:خیلی خب باشه
+:بعدش دوتایی از بار خارج شدیم و رفتیم عمارتمون
×:کوک این دختره رو از کجا میشناسی؟
_:خواهر لی دونگ مینه
×:جدی؟
_:اره
×:پس چقد بی غیرته ک میزاره خواهرش بیاد بار
_:دختره انقد خیره سره ک حریفش نمیشه
×:ههه اون یکی دختره کی بود؟
_:فک کنم رفیقش بود راستی میدونی میسو معروفترین وکیله توی کره؟
×:اسمش میسوعه
_:آره بعدش معروفترین وکیله توی کره
×:خب چیکار کنم توهم هی میگییی
_:هیچی همینجوری
×:همینجوری داشتم با کوک حرف میزدم ک یهو یک فکری به سرم زد
×:کوک
_:بله
×:میگم ک پدر من اسرار داره ازدواج کنم
_:خب
×:از این ور منم وکلی میخوام
_:خب
×:خب
_:یعنی
×:آره باهاش ازدواج میکنم
_:ولی فک نکنم قبول کنه چونکه تاحالا کلی خاستگار داشته ولی همیشه میگه من بدون عشق ازدواج نکردم
×:ههه خاستگار های قبلیش کیم تهیونگ نبودن ک مگ جرعت داره به من جواب رد بده
_:چمیدونم ولی دختر خیلی خوشگل و جذابی هم هست تازه وکیل هم هست
×:آره بدک نیست
_:از کجا معلوم م شابد عاشقش شدی(خنده شیطانی)
×:ببند(اخم و جدی)
_:سکوت
پرش زمانی به صبح ساعت ۷
از زبان میسو
از خواب بیدار شدم سردرد خیلی بدی داشتم احتمالا به خاطر مشروب دیروز بود از شانسم امروز یک دادگاه هم داشتم بلند شدم رفتم حموم تا یکم حالم بهتر شه تو وان نشسته بودم به دیروز فک میکردم ک با تهیونگ بر خوردم نمیدونم چرا ولی وقتی ک بهش نگاه کردم یجوری شدم نمیدونم چه حسیه ولی هر چی هست عشق نیس مطمئنم امکان نداره هیچ بنی بشری عاشق همچین آدم خشنی نمیشه مگر اینکه جذب ظاهرش شی خلاصه بعد از ۴۰ دقیقه اومدم بیرون لباس دادگاهمو پوشیدم آرایش کردم موهامو درست کردم خدمتکار ها برام صبحانه رو آورده بودن توی اتاقم خوردمشون بعدش رفتم سمت اتاق دونگ مین در زدم چونکه امروز دادگاه برای شرکت دونگ مین بود
+:میشه بیام تو؟
÷:بیا
میسو اومد تو
÷:خب آماده ای؟
+:آره بریم
با دونگ مین سوار ماشین شدیم به سمت دادگاه حرکت کردیم بعد از چند مین رسیدیم
پرش زمانی به ۳ ساعت بعد
+:بالاخره بعد از سه ساعت تموم شد هوفف
÷:کارت مثل همیشه عالیی خسته نباشی
+:تنکس مستر(خنده)
÷:اگ خواهرم نبودی میدزدیدمت تا وکیلم شی
+:اومم به اون آسونی ها هم ک فک میکنی نمیشد منو دزدید
÷:جدی؟
+:البته(چشمک)
÷:از دست تو بریم(خنده)
+:بعدش باهم به سمت سرکارمون حرکت کردیم اوپا رفت شرکت منم رفتم دفترم تا به کارام رسیدگی کنم
ک یهو کوک گفت
_:میسو تو اینجا چیکار میکنی؟
+:عاا هیچی اومده بودم دیگ همینجوری
_:آهان باشه
+:فعلا
بعدش سریع با چه یونگ از اونجا اومدم بیرون
=:کی بود این پسره؟
+:دوست دونگ مینه
=:اووو
+:آره دیگ بیا بریم
=:وااا تازه اومدیم
+:نه من دیگ نمیمونم
=:خیلی خب باشه
+:بعدش دوتایی از بار خارج شدیم و رفتیم عمارتمون
×:کوک این دختره رو از کجا میشناسی؟
_:خواهر لی دونگ مینه
×:جدی؟
_:اره
×:پس چقد بی غیرته ک میزاره خواهرش بیاد بار
_:دختره انقد خیره سره ک حریفش نمیشه
×:ههه اون یکی دختره کی بود؟
_:فک کنم رفیقش بود راستی میدونی میسو معروفترین وکیله توی کره؟
×:اسمش میسوعه
_:آره بعدش معروفترین وکیله توی کره
×:خب چیکار کنم توهم هی میگییی
_:هیچی همینجوری
×:همینجوری داشتم با کوک حرف میزدم ک یهو یک فکری به سرم زد
×:کوک
_:بله
×:میگم ک پدر من اسرار داره ازدواج کنم
_:خب
×:از این ور منم وکلی میخوام
_:خب
×:خب
_:یعنی
×:آره باهاش ازدواج میکنم
_:ولی فک نکنم قبول کنه چونکه تاحالا کلی خاستگار داشته ولی همیشه میگه من بدون عشق ازدواج نکردم
×:ههه خاستگار های قبلیش کیم تهیونگ نبودن ک مگ جرعت داره به من جواب رد بده
_:چمیدونم ولی دختر خیلی خوشگل و جذابی هم هست تازه وکیل هم هست
×:آره بدک نیست
_:از کجا معلوم م شابد عاشقش شدی(خنده شیطانی)
×:ببند(اخم و جدی)
_:سکوت
پرش زمانی به صبح ساعت ۷
از زبان میسو
از خواب بیدار شدم سردرد خیلی بدی داشتم احتمالا به خاطر مشروب دیروز بود از شانسم امروز یک دادگاه هم داشتم بلند شدم رفتم حموم تا یکم حالم بهتر شه تو وان نشسته بودم به دیروز فک میکردم ک با تهیونگ بر خوردم نمیدونم چرا ولی وقتی ک بهش نگاه کردم یجوری شدم نمیدونم چه حسیه ولی هر چی هست عشق نیس مطمئنم امکان نداره هیچ بنی بشری عاشق همچین آدم خشنی نمیشه مگر اینکه جذب ظاهرش شی خلاصه بعد از ۴۰ دقیقه اومدم بیرون لباس دادگاهمو پوشیدم آرایش کردم موهامو درست کردم خدمتکار ها برام صبحانه رو آورده بودن توی اتاقم خوردمشون بعدش رفتم سمت اتاق دونگ مین در زدم چونکه امروز دادگاه برای شرکت دونگ مین بود
+:میشه بیام تو؟
÷:بیا
میسو اومد تو
÷:خب آماده ای؟
+:آره بریم
با دونگ مین سوار ماشین شدیم به سمت دادگاه حرکت کردیم بعد از چند مین رسیدیم
پرش زمانی به ۳ ساعت بعد
+:بالاخره بعد از سه ساعت تموم شد هوفف
÷:کارت مثل همیشه عالیی خسته نباشی
+:تنکس مستر(خنده)
÷:اگ خواهرم نبودی میدزدیدمت تا وکیلم شی
+:اومم به اون آسونی ها هم ک فک میکنی نمیشد منو دزدید
÷:جدی؟
+:البته(چشمک)
÷:از دست تو بریم(خنده)
+:بعدش باهم به سمت سرکارمون حرکت کردیم اوپا رفت شرکت منم رفتم دفترم تا به کارام رسیدگی کنم
۲۹.۸k
۲۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.