(کمک قلبم داره اتیش میگیره)
(کمک قلبم داره اتیش میگیره)
(Help, my heart is on fire)
P8
از اتاق خارج شدم
_اجوما امروز جلسه دارم ساعت ۴ هستش به ا/ت بگو لباسا رو اماده کنه وبیاد اتاق کارش دارم الانم میرم دوش یگیرم
اجوما :چشم ارباب
رفتم
ویو ا/ت
پاشدم رفتم لباسم رو پوشیدم و به طرف اشپز خونه راه افتادم
اجوما: دخترم ارباب گفتن جلسه دارن و براش لباس اماده کن خودت که خوب میدونی یه کروات و کت شلوار با یه پیرهن سفید در ضمن گفتن بهت بگم کارت هم دارن
+چشم الان میرم
رفتم تو کمدش و یه کت شلوار مشکی یرداشتم یه پراهن سفید هام همینطور که احساس کردم صدای شیر حموم میادنمیدونم چرا ولی به ع*نمم نبود پس رفتم سراغ کراواتا خواستم یه کراوات سرمه ای انتخاب کنم که یهو صدای در اومد و بدن جیمین رو دیدم یاورم نمیشد الان یعنی ل*خ*ت ل*خ*ت بود خشکم زده بود وای سیکس پکاش فقط
ویو جیمین
از حموم در هومدم و با ا/ت مواجه شدم تو ذهنم خواستم ادامه بدم ولی اینطوری به چشمش یه بیحیا میام پس فکر کردم و حوله رو برداشتم وپیچیدم دور خودم خشکش زده بود و ورور نگاه میکرد
_تو اینجا چیکار میکنم(کمی لکنت)
+د...د...داشتم.....لباس .... براتون ....میزاشتم
ویو ا/ت
الان زندم نمیزاره
_ببین میشه فقط این صحنه رو فراموش کنی اخه الان وقطش نرسیده
+چیی
یعنی چی الان وقطش نرسید (نمازتو خوندی نشتی پای این🗿اصلا خانوادت میدونن میدونی🥲)
_هیچی لطفا اگه میشه بری تا لباس عوض کنم یا میخوای همینجوری ورور نگام کنی
+آ.. چشم
_راستی باهات یه حرف دارم اگه میشه جلو در منتظر باش
+چشم
لباس پوشد و ا/ت رو صدا زد
_میخواستم باهات درمورد یه چیز مهم صحبت کنم لطفا بشین
نشستم روبه روشه
+بله بفرمایید
_ببین قبل از اینکه حرفمو بزنم باید اینو بدونی قبل از هر چیزی نباید بترسی باشه
+از چی
_ل..لطفا حرفم رو قطع نکن(با لحن عصبانی) یادته بهم کمک کردی اون مردی که داشت رازامونو برملا میکرد تو کمک کردی ساکتش کنیم
+بله
_مخوام بیای به باندمون
+چیی😶
_بیا باندمون ولی برای حفظ هویتت باید تو نقش خدمتکارم باشی
+.ا..
_نمیخواد الان بگی تا ساعت ۲ منتظرم
+چشم
از اتاق رف
_میرم تا فکر کنی
+....
رف
اغراق نمیکنم از وقتی که ۱۱ سالم بود میخواستم مافیا شم
۵ لایک شرط
(Help, my heart is on fire)
P8
از اتاق خارج شدم
_اجوما امروز جلسه دارم ساعت ۴ هستش به ا/ت بگو لباسا رو اماده کنه وبیاد اتاق کارش دارم الانم میرم دوش یگیرم
اجوما :چشم ارباب
رفتم
ویو ا/ت
پاشدم رفتم لباسم رو پوشیدم و به طرف اشپز خونه راه افتادم
اجوما: دخترم ارباب گفتن جلسه دارن و براش لباس اماده کن خودت که خوب میدونی یه کروات و کت شلوار با یه پیرهن سفید در ضمن گفتن بهت بگم کارت هم دارن
+چشم الان میرم
رفتم تو کمدش و یه کت شلوار مشکی یرداشتم یه پراهن سفید هام همینطور که احساس کردم صدای شیر حموم میادنمیدونم چرا ولی به ع*نمم نبود پس رفتم سراغ کراواتا خواستم یه کراوات سرمه ای انتخاب کنم که یهو صدای در اومد و بدن جیمین رو دیدم یاورم نمیشد الان یعنی ل*خ*ت ل*خ*ت بود خشکم زده بود وای سیکس پکاش فقط
ویو جیمین
از حموم در هومدم و با ا/ت مواجه شدم تو ذهنم خواستم ادامه بدم ولی اینطوری به چشمش یه بیحیا میام پس فکر کردم و حوله رو برداشتم وپیچیدم دور خودم خشکش زده بود و ورور نگاه میکرد
_تو اینجا چیکار میکنم(کمی لکنت)
+د...د...داشتم.....لباس .... براتون ....میزاشتم
ویو ا/ت
الان زندم نمیزاره
_ببین میشه فقط این صحنه رو فراموش کنی اخه الان وقطش نرسیده
+چیی
یعنی چی الان وقطش نرسید (نمازتو خوندی نشتی پای این🗿اصلا خانوادت میدونن میدونی🥲)
_هیچی لطفا اگه میشه بری تا لباس عوض کنم یا میخوای همینجوری ورور نگام کنی
+آ.. چشم
_راستی باهات یه حرف دارم اگه میشه جلو در منتظر باش
+چشم
لباس پوشد و ا/ت رو صدا زد
_میخواستم باهات درمورد یه چیز مهم صحبت کنم لطفا بشین
نشستم روبه روشه
+بله بفرمایید
_ببین قبل از اینکه حرفمو بزنم باید اینو بدونی قبل از هر چیزی نباید بترسی باشه
+از چی
_ل..لطفا حرفم رو قطع نکن(با لحن عصبانی) یادته بهم کمک کردی اون مردی که داشت رازامونو برملا میکرد تو کمک کردی ساکتش کنیم
+بله
_مخوام بیای به باندمون
+چیی😶
_بیا باندمون ولی برای حفظ هویتت باید تو نقش خدمتکارم باشی
+.ا..
_نمیخواد الان بگی تا ساعت ۲ منتظرم
+چشم
از اتاق رف
_میرم تا فکر کنی
+....
رف
اغراق نمیکنم از وقتی که ۱۱ سالم بود میخواستم مافیا شم
۵ لایک شرط
۴.۶k
۰۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.