وقتی میری بار پارت ۲
گایز فکر کنم اول چند قسمت بزارم بعد شرایط نزارم بهتره
ا.ت ویو
وقتی رفتم خونه به مامان بابام سلام کردم بعد ار ناهار به مامان گفتم : اوما من یه زره استراحت میکنم و بعد شب با دوستام میرم بیرون
(مامان ا.ت رو با م.ت و باباشو با ب.ت نشون میدم )
م.ت: باشه عزیزم
پ.ت فقط زود بیا
ا.ت: باشه بابا
رفتم تو تختم که چشام گرم شود و خوابیدم .( ۳ ساعت بعد )
با صدای زنگ گوشیم از خواب نازنینم پاشودم ( نازنین 😅) تبلیغاتی بود چشمم به ساعت اوفتاد +: وای پاک یادم رفته بود ساعت ۶ و نیم قرار دارم ساعت چهاره ( با صدای نسبتا بلند )
اوما اومد در اتاقمو زد و گفت: دختر چه خبر صدات تا پایین میاد
+: مامان خواب موندم
م.ت : اشکال نداره دخترم اگه بجنبی و اونجا نشینی به موقع حاضر میشی
+: باش مامان راس میگی
م.ت : بدو حاضر شو من رفتم پایین
سریع پاشودم یه دوش ۲۰ دیقه ای گرفتم و اومدم بیرون موهام رو با اوتو ساف کردم و گزاشتم باز باشه بعد لباسم رو پوشیدم زیاد باز نبود ولی کوتا بود ( اسلاید ۳) ولی مهم نبود یه ارایش لایت هم زدم ( اسلاید ۲ ) و تادااا چه جگیری شودم من ( اعتماد به مریخ بودن به روایت تصویر) ساعت ۶ ربع بود یه زره دیگه میرسن بعد ۵ مین زنگ زدنکه حاضری گفتم آره گف بیا پایین ما جلو دریم گفتم اوک از مامان بابا خدافظی کردم وبه سمت در رفتم سوار ماشین شودم
* : لونا تو تاحالا یه خر تو لباس مهمونی دیدی
( علامت لونا & ) &: نه ولا ندیده بودم حالا دیدم
ا.ت :( پوکر ) اولا سلام دوما من خر شدم که شما تنها نباشید
*: جرر عاشق اینم که همیشه حاضر برای جواب دادنی
& حالا راه بیوفتیم ؟
نظراتون رو کامنت برام بزارین چون اولین فیکمه و به نظراتون احتیاج دارم💞
ا.ت ویو
وقتی رفتم خونه به مامان بابام سلام کردم بعد ار ناهار به مامان گفتم : اوما من یه زره استراحت میکنم و بعد شب با دوستام میرم بیرون
(مامان ا.ت رو با م.ت و باباشو با ب.ت نشون میدم )
م.ت: باشه عزیزم
پ.ت فقط زود بیا
ا.ت: باشه بابا
رفتم تو تختم که چشام گرم شود و خوابیدم .( ۳ ساعت بعد )
با صدای زنگ گوشیم از خواب نازنینم پاشودم ( نازنین 😅) تبلیغاتی بود چشمم به ساعت اوفتاد +: وای پاک یادم رفته بود ساعت ۶ و نیم قرار دارم ساعت چهاره ( با صدای نسبتا بلند )
اوما اومد در اتاقمو زد و گفت: دختر چه خبر صدات تا پایین میاد
+: مامان خواب موندم
م.ت : اشکال نداره دخترم اگه بجنبی و اونجا نشینی به موقع حاضر میشی
+: باش مامان راس میگی
م.ت : بدو حاضر شو من رفتم پایین
سریع پاشودم یه دوش ۲۰ دیقه ای گرفتم و اومدم بیرون موهام رو با اوتو ساف کردم و گزاشتم باز باشه بعد لباسم رو پوشیدم زیاد باز نبود ولی کوتا بود ( اسلاید ۳) ولی مهم نبود یه ارایش لایت هم زدم ( اسلاید ۲ ) و تادااا چه جگیری شودم من ( اعتماد به مریخ بودن به روایت تصویر) ساعت ۶ ربع بود یه زره دیگه میرسن بعد ۵ مین زنگ زدنکه حاضری گفتم آره گف بیا پایین ما جلو دریم گفتم اوک از مامان بابا خدافظی کردم وبه سمت در رفتم سوار ماشین شودم
* : لونا تو تاحالا یه خر تو لباس مهمونی دیدی
( علامت لونا & ) &: نه ولا ندیده بودم حالا دیدم
ا.ت :( پوکر ) اولا سلام دوما من خر شدم که شما تنها نباشید
*: جرر عاشق اینم که همیشه حاضر برای جواب دادنی
& حالا راه بیوفتیم ؟
نظراتون رو کامنت برام بزارین چون اولین فیکمه و به نظراتون احتیاج دارم💞
۶.۴k
۰۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.