p⁹🥀
جیمین « مکس من رو رسوند پایگاه مخفی خارج از شهر، و خودش رفت تا دخترا رو پیدا کنه....به طبقه همکف رفتم جایی که الان تیم هکر که لیدرش کای بود...هی کای چیشد؟
کای درحالی که هدفون رو از گوشش برمیداشت گفت« ماموریتشون لو رفت و برای اینکه پلیس. نتونه کاری کنه مقصد محموله هاشون عوض شد..
جیمین « وی واقعا آدم عجیبیه...ب عنوان یه مافیا هیچ ترسی نداره و با سازمان انرژی اتمی قرار داد میبینده و ۵۰ درصد سهم رو برای خودش برمیداره...و حتی دستگیر شدنش هم براش مهم نیست...مقصد جدید کجاست؟
کای « نمیدونم ولی از بندر ججو حرکت میکنن....
جیمین « زودباش افراد رو خبر کن عجله کن!
_جیمین با سرعت شماره لیان رو گرفت....
جیمین « الو لیان...ماموریت اضطراری...مقصد جزیره ججو...بارگیری و تایید مقصد جدید سایه...زودباش گذارش و امادگی افراد رو انجام بده
راوی « جیمین میدونست لیان افراد رو به موقع میفرسته برای همین سوار ماشین مدل بالاش شد و. به سمت جزیره به راه افتاد و مهم نبود زود میرسه یا دیر...باید میفهمید سایه کیه...
//
سوکجین « یونگی به افرادت بگو سریع ترررر نیرو های ناشناسی بهمون دارن نزدیک میشننن...تهیونگ صدامو داری تهیونگ؟
تهیونگ « افسر ها و سرباز های پلیس کشتیم...سرور های اضطراری پایگاه دیگهمون رو فعال کردیم و سرور های های اصلی رو از بین بردیم...پایگاه رو تخلیه کردیم...محموله در چه حاله؟
سوکجین « هنوز درحال جابجایی توی کشتی اختصاصی هستن...اما ۳۰ تن بار رو مجبورن بی سر و صدا و بدون دستگاه جابجا کنند برای همین تا الان طول کشید اما افراد ناشناسی با مهمات کافی دارن نزدیکمون میشن....
تهیونگ « لعنتی...به یونگی هیونگ بگو زودتر کار رو تموم کنه تا برسم...
کای درحالی که هدفون رو از گوشش برمیداشت گفت« ماموریتشون لو رفت و برای اینکه پلیس. نتونه کاری کنه مقصد محموله هاشون عوض شد..
جیمین « وی واقعا آدم عجیبیه...ب عنوان یه مافیا هیچ ترسی نداره و با سازمان انرژی اتمی قرار داد میبینده و ۵۰ درصد سهم رو برای خودش برمیداره...و حتی دستگیر شدنش هم براش مهم نیست...مقصد جدید کجاست؟
کای « نمیدونم ولی از بندر ججو حرکت میکنن....
جیمین « زودباش افراد رو خبر کن عجله کن!
_جیمین با سرعت شماره لیان رو گرفت....
جیمین « الو لیان...ماموریت اضطراری...مقصد جزیره ججو...بارگیری و تایید مقصد جدید سایه...زودباش گذارش و امادگی افراد رو انجام بده
راوی « جیمین میدونست لیان افراد رو به موقع میفرسته برای همین سوار ماشین مدل بالاش شد و. به سمت جزیره به راه افتاد و مهم نبود زود میرسه یا دیر...باید میفهمید سایه کیه...
//
سوکجین « یونگی به افرادت بگو سریع ترررر نیرو های ناشناسی بهمون دارن نزدیک میشننن...تهیونگ صدامو داری تهیونگ؟
تهیونگ « افسر ها و سرباز های پلیس کشتیم...سرور های اضطراری پایگاه دیگهمون رو فعال کردیم و سرور های های اصلی رو از بین بردیم...پایگاه رو تخلیه کردیم...محموله در چه حاله؟
سوکجین « هنوز درحال جابجایی توی کشتی اختصاصی هستن...اما ۳۰ تن بار رو مجبورن بی سر و صدا و بدون دستگاه جابجا کنند برای همین تا الان طول کشید اما افراد ناشناسی با مهمات کافی دارن نزدیکمون میشن....
تهیونگ « لعنتی...به یونگی هیونگ بگو زودتر کار رو تموم کنه تا برسم...
۴۶.۰k
۰۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.