bad girl p: 113
همینجوری که رو زانوهاش نشسته بود کنار جانگ مدام این کلمه رو تکرار میکرد«پدر و مادر واقعیم کین»
زانو زدم کنارش دستامو گذاشتم دو طرف شونه هاش و بلندش کردم
کوک: اون دیگه مرده
یوهان: اروم باش میتونیم خانوادتو پیدا کنیم
ولی هوسوک بدون توجه به ما از خونه زد بیرون
یوهان: منو جیمین و تهیونگ ترتیب جنازشو میدیم شما برین دنبال این بچه بلایی سره خودش نیاره
به حرف یوهان گوش کردیم و منو نامی و شوگا هیونگ از خونه اومدیم بیرون
ولی با جای خالی ماشین هوسوک مواجه شدیم
نامی: کجا رفته اخه؟
شوگا: زن بزن بش
گوشیمو از جیب شلوارم دراووردم زنگ زدم بش ولی رد کرد چن بار زنگ ولی جواب نمیداد
نامی: از کجا پیداش کنیم حالا نره بلایی سره خودش بیاره
شوگا: بهتره بزاریم یکم تنها بمونه
کوک: ولی.......
شوگا هیونگ حرفمو قط کرد و با لحن جدی گف
«اما و ولی نداره بهتره یکم تنها باشه»
یوهان به چن نفر گف بیان جنازه رو بزارن تو خونه خودش
زانو زدم کنارش دستامو گذاشتم دو طرف شونه هاش و بلندش کردم
کوک: اون دیگه مرده
یوهان: اروم باش میتونیم خانوادتو پیدا کنیم
ولی هوسوک بدون توجه به ما از خونه زد بیرون
یوهان: منو جیمین و تهیونگ ترتیب جنازشو میدیم شما برین دنبال این بچه بلایی سره خودش نیاره
به حرف یوهان گوش کردیم و منو نامی و شوگا هیونگ از خونه اومدیم بیرون
ولی با جای خالی ماشین هوسوک مواجه شدیم
نامی: کجا رفته اخه؟
شوگا: زن بزن بش
گوشیمو از جیب شلوارم دراووردم زنگ زدم بش ولی رد کرد چن بار زنگ ولی جواب نمیداد
نامی: از کجا پیداش کنیم حالا نره بلایی سره خودش بیاره
شوگا: بهتره بزاریم یکم تنها بمونه
کوک: ولی.......
شوگا هیونگ حرفمو قط کرد و با لحن جدی گف
«اما و ولی نداره بهتره یکم تنها باشه»
یوهان به چن نفر گف بیان جنازه رو بزارن تو خونه خودش
۲.۸k
۱۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.