اسم اون دختر هایی که میخوام معرفی شون کنم س. س و ا. ا و ب
اسم اون دختر هایی که میخوام معرفی شون کنم س. س و ا. ا و ب. ا و اخری ی. ا بچه ها یادم رف بگم اخری سال پیش اومد مدرسمون خب دعوا امروز س. ا به ب. ا یچیزی گف بعدش به من گف پیشش بمونم من گفتم باشه راسی این دختره ب. ا دختر خوبیه ادم حسابم میکنه و از ا.ا بدمون میاد دوتامون س. س یه ادم مغروره بعد میگه نه من مغرور نیستم حساس رو موهاشه ا. ا تو هر موضوعی دخالت میکنه و دوستی ها رو به هم میریزه یه بار همین خانوم از یه دعوا سه تا دعوا دیگه هم بار اورد که به اونم میرسیم خب ببخشید قاطی باتی کردم حالا ادامه این داستان راسی امروز ما جشن داشتیم خب ناظم گف بیاین پایین برا برنامه من با ب. ا رفتیم پایین بعدش ا. ا و پ. ذ و س. ا و ن. ن هم تو حیاط نشسته بودن همه کنار هم ب. ا هم گف بریم پیش ی.ا بشینیم اون بهتر از اونان بچه ها یچی بگم که ی. ا هم با اون بچه ها بود ولی اونم مثل ب. ا بود خلاصه رفتیم پیشش نشستیم بعدش کنار اون بچه ها بودیم اونا دیدن که ب. ا حالش اینجوریه داشتن با هم میگفتن که بهش بگن بره پیش اونا بشینه خلاصه س. س اومد گف به ب. ا بعد ا. ا هم گف به ب. ا تا بیاد بشینه کنارشون بعد ب. ا قبول نکرد اونا هم کاری نکردن گفتن باشه خب ولی بعدش داشتن میخندیدنو اینا برنامه تموم شد بعد رفتیم تو راهرو نشستیم با ب. ا داشتیم میگفتیم که یهو س. س اومد و گف که من میتونم تو رو با س. ا اشتی بدم ب. ا هم گف برو بهش بگو بعد من به ب. ا گفتم خودتو کوچیک نکن بعد هیچی نگف منم دیگه چیزی نگفتم خب ما رفتیم تو حیاط که یکی دیگه از دوستام اومد گف که ا. ا به س. ا گف عجب دخترخاله ایی داری بچه ها بعنوان تعریف نگف بعد به همون دوستم گف چیزه دیگه ایی نفهمیدی گه نه همین رو فهمیدم گفتم باشه ممنون که دیدم ا. ا داره با س. ا حرف میزنه و به من نگاه میکنه من به ب. ا گفتم نگا کن دارن پشت سرم حرف میزنن اونم گف اره بخاطر همین رفتیم رو پلا ها نشستیم
۸.۱k
۲۸ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.