بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قرآن کتاب سلوک است.
فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ - از اینان کسانی اند که ظالم به نفس شان اند، کسانی اند که طریق میانه روی پیشه دارند، و کسانی اند که شتابان به سوی بهترین ها، به اذن خدا، در سیرند!(سوره فاطر بخشی از آیه32)
از آنجا که قرآن کتاب سلوک است،بیایید نگاهی سالکانه به آیه داشته باشیم. هر سه گروه کسانی اند که کتاب خدا را به ارث برده اند.و کتاب خدا، کتاب حیات الهی است، مرامنامه سلوک است، راهنمایی برای وصل به حقیقت ناب است.
گروه اول،سالکان مبتدی اند که در معرض خطرند. چه هنوز راهنما و انسان کامل را نیافته و نمی شناسند تا تحت تعالیمش ره بسپارند.در چنین شرایطی بدیهی است که به نفس خویش، آسیب خواهند رساند زیرا طی طریق از ظلمت به نور، آن هم بدون پیر، خطیر و خوفناک است.در سلوک الی الله، قرار نیست، سالک با نفسش ظالمانه رفتار کند و یا آن را نابود کند.نفس، جان مایه سالک است. موجودیت اوست.
و حقوقی دارد که باید رعایت شود. سالکان،قرار است که نفس خود را خالص و ناب کنند، تعلقات و آلودگی ها را از آن بزدایند تا لایق خطاب گردد. - یا اَیَّتُها النَفسُ المُطمَئِنَّةُ - (سوره فجر آیه 27)
گروه دوم،سالکانی اند که در سلوکشان میانه روی دارند. و با آنکه رهنما و انسان کامل را می شناسند، و با تعالیم آشنایند، با این وجود، هنوز محاسبه گرند و دست به عصا طی طریق می کنند.
گروه سوم، سالکان واصِل، و نیز خود انسان کامل است. اینان - اِذن خدا پشتیبانشان است. پس در هر موقعیت، شتابان بسوی بهترین ها می روند و از هیچ چیز، هیچ خوفی به دل راه نمی دهند. از منظری دیگر میتوان گفت؛ گروه اول، هنوز درگیر توحید افعالی اند، گروه دوم، هنوز در حوزه توحید صفاتی اند، و گروه سوم، غرق توحید ذاتی اند، اینان از کثرت رهیده و واصِل به یگانگی اند.
اما هر سه گروه سالکان،بر طبق حدیثی از پیامبر (ص)، بهشتی اند و به بهشت خویش نائل می شوند، منتها با این تفاوت که گروه سوم، یعنی فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ،(سوره بقره بخشی از آیه148) یعنی همان واصِلان، بدون حساب وارد بهشت خویش می گردند. گروه دوم، یعنی مُقتَصِدان،از آنجا که خود اهل محاسبه گری بوده اند، حساب ساده ای از آنها کشیده می شود و پس از آن به کیفیت بهشتی خود در خواهند آمد. و گروه اول، یعنی همان مبتدیان بی راهنما، یعنی همانها که انسان کامل را نشناخته تا تحت تعالیمش سیر کنند و در نتیجه به نفس خویش ظلم کرده و بر آن بیجا سخت گرفته اند، مدتی در قرنطینه حبس خویش بسر خواهند برد تا قابلیت یابند، و آنگاه به کیفیت بهشتی خویش نائل گردند.
قرآن کتاب سلوک است.
فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ - از اینان کسانی اند که ظالم به نفس شان اند، کسانی اند که طریق میانه روی پیشه دارند، و کسانی اند که شتابان به سوی بهترین ها، به اذن خدا، در سیرند!(سوره فاطر بخشی از آیه32)
از آنجا که قرآن کتاب سلوک است،بیایید نگاهی سالکانه به آیه داشته باشیم. هر سه گروه کسانی اند که کتاب خدا را به ارث برده اند.و کتاب خدا، کتاب حیات الهی است، مرامنامه سلوک است، راهنمایی برای وصل به حقیقت ناب است.
گروه اول،سالکان مبتدی اند که در معرض خطرند. چه هنوز راهنما و انسان کامل را نیافته و نمی شناسند تا تحت تعالیمش ره بسپارند.در چنین شرایطی بدیهی است که به نفس خویش، آسیب خواهند رساند زیرا طی طریق از ظلمت به نور، آن هم بدون پیر، خطیر و خوفناک است.در سلوک الی الله، قرار نیست، سالک با نفسش ظالمانه رفتار کند و یا آن را نابود کند.نفس، جان مایه سالک است. موجودیت اوست.
و حقوقی دارد که باید رعایت شود. سالکان،قرار است که نفس خود را خالص و ناب کنند، تعلقات و آلودگی ها را از آن بزدایند تا لایق خطاب گردد. - یا اَیَّتُها النَفسُ المُطمَئِنَّةُ - (سوره فجر آیه 27)
گروه دوم،سالکانی اند که در سلوکشان میانه روی دارند. و با آنکه رهنما و انسان کامل را می شناسند، و با تعالیم آشنایند، با این وجود، هنوز محاسبه گرند و دست به عصا طی طریق می کنند.
گروه سوم، سالکان واصِل، و نیز خود انسان کامل است. اینان - اِذن خدا پشتیبانشان است. پس در هر موقعیت، شتابان بسوی بهترین ها می روند و از هیچ چیز، هیچ خوفی به دل راه نمی دهند. از منظری دیگر میتوان گفت؛ گروه اول، هنوز درگیر توحید افعالی اند، گروه دوم، هنوز در حوزه توحید صفاتی اند، و گروه سوم، غرق توحید ذاتی اند، اینان از کثرت رهیده و واصِل به یگانگی اند.
اما هر سه گروه سالکان،بر طبق حدیثی از پیامبر (ص)، بهشتی اند و به بهشت خویش نائل می شوند، منتها با این تفاوت که گروه سوم، یعنی فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ،(سوره بقره بخشی از آیه148) یعنی همان واصِلان، بدون حساب وارد بهشت خویش می گردند. گروه دوم، یعنی مُقتَصِدان،از آنجا که خود اهل محاسبه گری بوده اند، حساب ساده ای از آنها کشیده می شود و پس از آن به کیفیت بهشتی خود در خواهند آمد. و گروه اول، یعنی همان مبتدیان بی راهنما، یعنی همانها که انسان کامل را نشناخته تا تحت تعالیمش سیر کنند و در نتیجه به نفس خویش ظلم کرده و بر آن بیجا سخت گرفته اند، مدتی در قرنطینه حبس خویش بسر خواهند برد تا قابلیت یابند، و آنگاه به کیفیت بهشتی خویش نائل گردند.
۹۲۱
۲۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.