بهترین رویای من پارت 5

و سری از خونه زدم بیرون
ه: امدم خونه هرچی ا/ ت رو صدا زدم نبود برای همین رفتم لباسامو عوض کردم و رفتم تو حال دیدم رو میز غذای و روش ی نامه بو د شروع کردم ب خوندن








نامه ی ا/ت






سلام دادش من ی کاری برام پیش امده بیاید برم اگه نیامدم نگران نشو اوک؟ غذاتو بخور و قرصه تو بخر مواظب خودت باشه
ا/ت






ه: اه این بچه این روزا واقعا عجب شده هعیییی






پرش زمانی پیش ا/ت







تو پارک نشته بودم اهنگ گوش میدادم ک گوشیم همش پیام میامد دلم میخواست گوشی رو روی پرواز بزارم ولی بخاطر داداشم باید ب حرفاش گوش کنم وگرنه داداشم بی کار میشه و دغ میکنه






پیامای ا/ت
_اهای کجایی یک ساعت دم درم
+من اونجا نیستم
_پس کدوم قبرستونی
+اهای درست حرف بزن
_کجایی
+ اه تو پارک
_کدوم پارک
+ همون جایی کانون شبی ادمی ادرس ........
_امدم جایی نری
+اوک
پایان مکالمه








+تا میاد ی نخ بزنم







+اوه اوه امد سیگارو خاموش کردم
_من کور نیستم دیدم
+چی میگی چی رو دیدی
_بدش من
+چی رو؟
_سیگارو
+ نمیدم
_منو عصبی نکن همین جوری عصبی هستم
+ب م چ وقتی دخترای دیگ عصبیت میکنن سر من خالی نکن
_منو سگ نکن
+ برو بابا
ته ی سیلی به ا/ت زد جوری بود ک ا/ت افتاد رو زمین واز دماغش خون امد ا/ت سرشو بلا کرد گریش گرفته بود ته به خودش امد و ا/ت رو سری بلند کرد دید از دماغش خون میاد دستش میلرزید با هر اشک ا/ت انگار یکی ب دلش چاقو میزد
_ا/ت ببخشید عصبی بودم ببخشید
+ بدون حرف زدن دویدم و رفتم ی جای دور
_ دیدم ا/ت رفت اون زمان دلم میخواست هر کاری کنم ک فقط گریه نکنه اون خونایی ک از دماغش میاد اصلا دلم فقط میخواست خودمو بکشم رفتم تو ماشین با سرعت میرفتم ک ی لحظه توی ذهنم اون صحنه ک ا/ت گریه میکرد و از دماغش خون میامد اومد تو ذهنم هواسم نبود ی دفعه ب خودم امدم و دیدم با سرعت دارم ب یک ماشین میزنم و ی دفعه از حال رفتم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
+ داشتم گریه میکردم ک دیدم مینجی هعی زنگ میزنه برداشتم

علامت مینجی (٫)
تماس مینجی و ا/ت
٫ ا الو (با گریه )
+الو چرا گریه میکنی ؟
٫ ا/ت بیا دا دا شم ت ت
+چیشده اروم باشو بگو خب
٫ باشه داداشم تصادف کرده سری بیا لطفا اون همش اسمه تو رو صدا میزنه
+ چیییی الان میارم لوکیشن بفرست
٫باشه








ادامه داره






شرط
.
.
.
.
.
اوک نمیزارم