آرامش پارت ۴
خوب خوب خوببب از اونجایی که بازدید ها خیلی زیاد بوده😎 و خودم هم بخاطر دوست عزیزمم که شده میخوام ادامه بدم😐😎🗿
جیمین:پس بریم برای ادامه ی کار.....
(دوستان از اینجا به بعد اسماته خواستین فضولی کنین تو کارشون بیاین پی وی🔞🔞🔞)
'فلش بک به عصر'
" ات ویو "
با دلدرد بدی از خواب بیدار شدم دیدم جیمین عین یه جوجه ی خیلی کیوت کنارم خوابیده به ساعت نگاه کردم نزدیک به شب بود وای الان جونگ کوک کل شهر دنبال ماشینش زیر و رو میکنه خیلی خیلی آروم جوری که جیمین احساس نکنه خواستم از رو تخت بیام پایین تا برم که یهو جیمین دستمو گرفت
جیمین:کجا میری بیبی؟
ات:(وقتی بهم گفت بیبی خیلی خجالت کشیدم جوری که سرخ شدم) م....مم..من داشتم...(از خجالت هول شده)
جیمین:چرا لپات گل انداختن عشقم؟
ات:(دیگه نمیتونستم تحمل کنم)میشه انقدر اینجوری صدام نکنی خجالت میکشم[کمی بلند]
جیمین:آخی کیوتی من خجالت میکشه از این به بعد باید عادت کنی چون ددی تورو خیلی دوست داره
ات:اگه دوسم داشتی پارم نمیکردی[خیلی آروم]
جیمین:چیزی گفتی بیبی؟
ات:نه هیچی نگفتم
جیمین:خوب...راستی نگفتی داشتی کجا میرفتی؟
ات:.....
شرط:
لایک۴
کامنت۲
جیمین:پس بریم برای ادامه ی کار.....
(دوستان از اینجا به بعد اسماته خواستین فضولی کنین تو کارشون بیاین پی وی🔞🔞🔞)
'فلش بک به عصر'
" ات ویو "
با دلدرد بدی از خواب بیدار شدم دیدم جیمین عین یه جوجه ی خیلی کیوت کنارم خوابیده به ساعت نگاه کردم نزدیک به شب بود وای الان جونگ کوک کل شهر دنبال ماشینش زیر و رو میکنه خیلی خیلی آروم جوری که جیمین احساس نکنه خواستم از رو تخت بیام پایین تا برم که یهو جیمین دستمو گرفت
جیمین:کجا میری بیبی؟
ات:(وقتی بهم گفت بیبی خیلی خجالت کشیدم جوری که سرخ شدم) م....مم..من داشتم...(از خجالت هول شده)
جیمین:چرا لپات گل انداختن عشقم؟
ات:(دیگه نمیتونستم تحمل کنم)میشه انقدر اینجوری صدام نکنی خجالت میکشم[کمی بلند]
جیمین:آخی کیوتی من خجالت میکشه از این به بعد باید عادت کنی چون ددی تورو خیلی دوست داره
ات:اگه دوسم داشتی پارم نمیکردی[خیلی آروم]
جیمین:چیزی گفتی بیبی؟
ات:نه هیچی نگفتم
جیمین:خوب...راستی نگفتی داشتی کجا میرفتی؟
ات:.....
شرط:
لایک۴
کامنت۲
۳.۲k
۲۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.