آنچه در زندگی آرینا میگذرد...p2
آرینا : نمیخوای یه زر یعنی چیز حرفی بزنی کوروکاوا؟
ایزانا : حالا وایسا پادشاهتون بازیش تموم بشه بعد.
آرینا : اِی@(#«+؛»/ (سانسور اسلامی 🤌 )سه ساعته داری بازی میکنی با کاکوچووو!💢
مایکی : کسی کن چین رو ندیده؟ میخوام برام دوریاکی بگیره.
آرینا : فکر کنم با اِما رفته بیرون.
مایکی : عههه پس تو واسم دوراکی بگیر .
آرینا : 😑
ران و ریندو: 😶
سانزو : من واست میگیرم😌🔪
آرینا : توش یه فقط قرص ..... نریزی!😂
سانزو : 😐
آرینا : از تو بعید نیست .....
ران : بریم هوا خوری ؟
سانزو: مگه سگیم ؟
ایزانا : من بردمم🥳🥳
آرینا : زهرمار کوروکاوا ! بعدشم با ران موافقم
ران : 😎
که تلفن آرینا زنگ میخوره...
ایزانا : کیه؟
آرینا : وایسا ببینم ...عه ....
همه : 😐
آرینا : من چیز ..امم ...من رفتم
و مانند یک جنزده پرید بیرون .
ران : این چش بود؟
ریندو : نکرد از در بره بیرون از پنجره پرید 😑.
ایزانا : عجیب بودا.؟
ایزانا : حالا وایسا پادشاهتون بازیش تموم بشه بعد.
آرینا : اِی@(#«+؛»/ (سانسور اسلامی 🤌 )سه ساعته داری بازی میکنی با کاکوچووو!💢
مایکی : کسی کن چین رو ندیده؟ میخوام برام دوریاکی بگیره.
آرینا : فکر کنم با اِما رفته بیرون.
مایکی : عههه پس تو واسم دوراکی بگیر .
آرینا : 😑
ران و ریندو: 😶
سانزو : من واست میگیرم😌🔪
آرینا : توش یه فقط قرص ..... نریزی!😂
سانزو : 😐
آرینا : از تو بعید نیست .....
ران : بریم هوا خوری ؟
سانزو: مگه سگیم ؟
ایزانا : من بردمم🥳🥳
آرینا : زهرمار کوروکاوا ! بعدشم با ران موافقم
ران : 😎
که تلفن آرینا زنگ میخوره...
ایزانا : کیه؟
آرینا : وایسا ببینم ...عه ....
همه : 😐
آرینا : من چیز ..امم ...من رفتم
و مانند یک جنزده پرید بیرون .
ران : این چش بود؟
ریندو : نکرد از در بره بیرون از پنجره پرید 😑.
ایزانا : عجیب بودا.؟
۹۳
۱۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.