عشق در خطر است
میسو : دخترا بریم کمپانی دیر میریسم حوصله ندارم که حرف بارمون کنه (داد)
میا: بابا آماده شدیم لیا کجایی دو ساعت (داد)
لیا: آروم بابا اومدم رفتم پیش پسرم تا بخوابه که خوابه بریم (دوستان به سگش میگه)
هانا: منم پسرم قشنگم خواب ولی دخترا همه تون پسر داریم دختر نداریم بیخیال
(خب رفتن رسیدن کمپانی و اینکه اتاق تمرین اعضا خرابه و باید برین اتاق تمرین دخترا و اسم گروه دخترا رزها جادوان هست)
مجری: خب دخترا باید یه چیزم بگم که یادم رفت بگم گروه بی تی اس اتاق تمرین شون کولر شون خراب شده باید چند روز توی اتاق تمرین شما تمرین کنند
لیا: خب چرا الان میگی آخه من اون رو چجوری تحمل کنم (داد)
میسو: آروم باشه لیا منم عصبی هستم ولی خب چند روز اشکالی نداره مجری تو برو تا بیان توی اتاق
(خب مجری رفت نیم ساعت بعد بی تی اس اومد)
نامجون: سلام و این ببخشید مزاحم شدیم نیازی هست خودمون معرف کنیم
میسو: نیازی نیست خب برین تمرین کنید بفرماید (لبخند زوری)
لیا: میسو مگه نگفتم من با دخترا زودتر تمرین کنم و بعد تو واقعا عالی (عصبی)
میا: بیخیال باید استراحت کنیم و بعد تمرین خب بریم روی صندلی بشین 😕
یونا: بفرماید تمرین کنید (جدی)
کوک: پسرا بریم دیگه خیلی ممنومنم (مهربون)
(پسرا ۸ ساعت داشتن تمرین میکردین و لیا و میا خیلی خیلی دیگه اعصبانی شدن و بقیه دخترا)
نامجون: دیر شده حواسمون نبود بفرماید
لیا: نه اشکالی نداره شما که ۸ ساعت از وقت ما رو حدر دادین و اینکه شما کاری کردین که امشب اینجا بموینیم و فردا کنسرت داریم و من باید برم بعد کنسرت سر صحنه فیلم سر داری و این که باید ما تمومه شب بیدار باشیم (جدی و عصبی و سرد)
کوک: مگه ما خواستیم کولر مون خراب بشه
یونا: نه ولی میتونستین یه اتاق دیگه پیداه کنید نه (پوزخند)
کوک: داری به ما تیک میذاری آره
میسو: بسه آقا نامجون اگه تمرین تون تموم شد برین دیگه لطفا
تهیونگ: نه تازه شروع شده خب ما استراحت می کنیم شما تمرین کنید
لیا: وای خدا منم منتظر بودم تا تو بگی خب اگه رز زدن تون تموم شد برین کنار
جیمین: نگاه مردم از خواشون مارو از نزدیک ببینن یا دخترا جونشون میدن تا چند دقیق پیش ما باشن و شما انگار خوشحال نیستن مگه نه ته (پوزخند)
تهیونگ: آره حق با توئه هست
لیا: خب ببین ۱ ما آدم معمولی یا مردم نیستیم ۲ اون دخترا دیونه واقعا اینکارو میکنه ۳ و دفعه آخرت توی چشمام نگاه میکنی حرف میزنی برو کنار
میا: بابا آماده شدیم لیا کجایی دو ساعت (داد)
لیا: آروم بابا اومدم رفتم پیش پسرم تا بخوابه که خوابه بریم (دوستان به سگش میگه)
هانا: منم پسرم قشنگم خواب ولی دخترا همه تون پسر داریم دختر نداریم بیخیال
(خب رفتن رسیدن کمپانی و اینکه اتاق تمرین اعضا خرابه و باید برین اتاق تمرین دخترا و اسم گروه دخترا رزها جادوان هست)
مجری: خب دخترا باید یه چیزم بگم که یادم رفت بگم گروه بی تی اس اتاق تمرین شون کولر شون خراب شده باید چند روز توی اتاق تمرین شما تمرین کنند
لیا: خب چرا الان میگی آخه من اون رو چجوری تحمل کنم (داد)
میسو: آروم باشه لیا منم عصبی هستم ولی خب چند روز اشکالی نداره مجری تو برو تا بیان توی اتاق
(خب مجری رفت نیم ساعت بعد بی تی اس اومد)
نامجون: سلام و این ببخشید مزاحم شدیم نیازی هست خودمون معرف کنیم
میسو: نیازی نیست خب برین تمرین کنید بفرماید (لبخند زوری)
لیا: میسو مگه نگفتم من با دخترا زودتر تمرین کنم و بعد تو واقعا عالی (عصبی)
میا: بیخیال باید استراحت کنیم و بعد تمرین خب بریم روی صندلی بشین 😕
یونا: بفرماید تمرین کنید (جدی)
کوک: پسرا بریم دیگه خیلی ممنومنم (مهربون)
(پسرا ۸ ساعت داشتن تمرین میکردین و لیا و میا خیلی خیلی دیگه اعصبانی شدن و بقیه دخترا)
نامجون: دیر شده حواسمون نبود بفرماید
لیا: نه اشکالی نداره شما که ۸ ساعت از وقت ما رو حدر دادین و اینکه شما کاری کردین که امشب اینجا بموینیم و فردا کنسرت داریم و من باید برم بعد کنسرت سر صحنه فیلم سر داری و این که باید ما تمومه شب بیدار باشیم (جدی و عصبی و سرد)
کوک: مگه ما خواستیم کولر مون خراب بشه
یونا: نه ولی میتونستین یه اتاق دیگه پیداه کنید نه (پوزخند)
کوک: داری به ما تیک میذاری آره
میسو: بسه آقا نامجون اگه تمرین تون تموم شد برین دیگه لطفا
تهیونگ: نه تازه شروع شده خب ما استراحت می کنیم شما تمرین کنید
لیا: وای خدا منم منتظر بودم تا تو بگی خب اگه رز زدن تون تموم شد برین کنار
جیمین: نگاه مردم از خواشون مارو از نزدیک ببینن یا دخترا جونشون میدن تا چند دقیق پیش ما باشن و شما انگار خوشحال نیستن مگه نه ته (پوزخند)
تهیونگ: آره حق با توئه هست
لیا: خب ببین ۱ ما آدم معمولی یا مردم نیستیم ۲ اون دخترا دیونه واقعا اینکارو میکنه ۳ و دفعه آخرت توی چشمام نگاه میکنی حرف میزنی برو کنار
۷.۶k
۱۸ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.