پارت ۲۴
پارت ۲۴
ویو لینو
صبح از خواب بیدار شدم دیدم لونا کنارم مثل یه پیشیه انقدری 🤏توی بغلم خوابیده یکم سرشو نوازش کردم بوش کردم بوسش کردم(لینننووو منم میخوامم خب گناه من چیههه😭)که بیدار شد
لونا: لینویی
لینو: صبحت بخیر ملکه
لونا: صبح تو هم بخیر
لینو: درد نداری؟
لونا:نه ولی خب ...
لینو: ولی؟
لونا: بغلم کن بهتر شم
لینو: بیا ببینم وروجک
الورا: همو بغل کردن
لینو: خب دیگه بریم پیش ات و ته باید ببریمشون فرودگاه
لونا: اوکی
و حالا ویو ات
صبح بیدار شدم دیدم تهیونگ خوابه یه دوتا بوسه روی گونش گذاشتم
ات: آقا خرسه؟ نمیخوای پاشی
ته: نههههه
ات: چرا؟
ته: چون بوسم نکردی منم بیدار نمیشم
ات: عه من که دوبار بوست کردم (منظورش این بود که من بوسش کنم عزیزم ایششش منم بوس میخوام خبببب)
ته: عههه خب حالا بازم بوس کن من بفهمم
الورا: ات یه بوس مشتی 🤣روی گونه ته گذاشت
ته: آهان حالا شد درد که نداری بیب؟
ات: نه ندارم
ته: خوبیه بیا آماده شیم ۱ساعت دیگه باید فرودگاه باشیم ساکت حاضره دیگه؟
ات: آره حاضره من برم یه دوش بگیرم
ته: اما قرار بود من برم بیا باهم بریم
ات: نهههههه
ته: ارههههه
ات: باشههههه
ته: افرینننننن
الورا: خب دیگه رفتن حموم اومدن آماده شدن رفتن سوار ماشین لینو و لونا شدن و رفتن فرودگاه موقع پرواز بود
ات: خب دیگه لینو فردا میای دیگه؟
لینو: آره آبجی جون میام
لونا: میگم میشه منم با لینو بیام
ته: چرا؟
لونا: خب ... چیزه..امم...
لینو: خب میخواد بیاد کنارتون باشه دیگه با منم بعد عقدتون بر میگرده
ته: اوکی بیا
لونا: میسییی
الورا: گوشیه لینو زنگ میخوره
لینو: ات باباته
ات: جواب نده فعلا تا ما بریم
لینو: خیالت تخت
ات: خب دیگه لونا لینو خدافظ ممنون بابت کمکتون
ته: آره بچه ها ممنون خدافظ
لونا: خواهش میکنم زن داداش بای
لینو: خدافظ مواظب خودتون باشین
ویو هوسوک
ویو لینو
صبح از خواب بیدار شدم دیدم لونا کنارم مثل یه پیشیه انقدری 🤏توی بغلم خوابیده یکم سرشو نوازش کردم بوش کردم بوسش کردم(لینننووو منم میخوامم خب گناه من چیههه😭)که بیدار شد
لونا: لینویی
لینو: صبحت بخیر ملکه
لونا: صبح تو هم بخیر
لینو: درد نداری؟
لونا:نه ولی خب ...
لینو: ولی؟
لونا: بغلم کن بهتر شم
لینو: بیا ببینم وروجک
الورا: همو بغل کردن
لینو: خب دیگه بریم پیش ات و ته باید ببریمشون فرودگاه
لونا: اوکی
و حالا ویو ات
صبح بیدار شدم دیدم تهیونگ خوابه یه دوتا بوسه روی گونش گذاشتم
ات: آقا خرسه؟ نمیخوای پاشی
ته: نههههه
ات: چرا؟
ته: چون بوسم نکردی منم بیدار نمیشم
ات: عه من که دوبار بوست کردم (منظورش این بود که من بوسش کنم عزیزم ایششش منم بوس میخوام خبببب)
ته: عههه خب حالا بازم بوس کن من بفهمم
الورا: ات یه بوس مشتی 🤣روی گونه ته گذاشت
ته: آهان حالا شد درد که نداری بیب؟
ات: نه ندارم
ته: خوبیه بیا آماده شیم ۱ساعت دیگه باید فرودگاه باشیم ساکت حاضره دیگه؟
ات: آره حاضره من برم یه دوش بگیرم
ته: اما قرار بود من برم بیا باهم بریم
ات: نهههههه
ته: ارههههه
ات: باشههههه
ته: افرینننننن
الورا: خب دیگه رفتن حموم اومدن آماده شدن رفتن سوار ماشین لینو و لونا شدن و رفتن فرودگاه موقع پرواز بود
ات: خب دیگه لینو فردا میای دیگه؟
لینو: آره آبجی جون میام
لونا: میگم میشه منم با لینو بیام
ته: چرا؟
لونا: خب ... چیزه..امم...
لینو: خب میخواد بیاد کنارتون باشه دیگه با منم بعد عقدتون بر میگرده
ته: اوکی بیا
لونا: میسییی
الورا: گوشیه لینو زنگ میخوره
لینو: ات باباته
ات: جواب نده فعلا تا ما بریم
لینو: خیالت تخت
ات: خب دیگه لونا لینو خدافظ ممنون بابت کمکتون
ته: آره بچه ها ممنون خدافظ
لونا: خواهش میکنم زن داداش بای
لینو: خدافظ مواظب خودتون باشین
ویو هوسوک
۶.۷k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.