وقتی تو بار...پارت ۲

راوری(عه بازم که من)
ا.ت و کوک و دوستاشون همه رفتن بار
ویو ا.ت
رفتیم بار بعد از کلی نوشیدن با بچه ها داشتیم حرف می‌زدیم که آهنگ گذاشتن و همه با هم رفتن که برقصن
یه سری پسر اومدن دنبال بچه ها و رفتن داشتن میرخصیدن که یه پسر خیلی خوشتیپ اومد و گفت(علامت کوک-.....علامت ا.ت+)
-افتخار میدین؟
+عا ب..ب..بله چ..چرا که ن..ن..نه😁
دستم رو گرفت و رقصیدیم و همه با هم نشستن منم کنار او نشستم که ازش پرسیدم
+اسم شما چیه
-انقدر ادبی نباش راحت باش،من جونگکوکم
+عا باشه،منم ا.تم
شمارمو گرفت و همه رفتیم....تو راه هر کی راجب کراش خودش حرف میزد....
از من پرسیدن که منم بهشون گفتم بارون شدیدی گرفت اما سرد نبود بارون بهار بود داشتیم حرف می‌زدیم که احساس خیسی نکردم.......

اینم پارت ۲