چند پارتی
دازای و چویا در ایران
p1
(علامت دازای" علامت چویا*)
"امروز ساعت ۶ از خواب بیدار شدم و با آهنگ یه صبح دیگه
یه صدایی توی گوشم میگه
کسی اون بیرون واست نریده
بالشتو اونوری کن باز خوابت بگیرهه
گوه تو این زندگیووو
گوه تو این زندگیووو
زود پاشم یا لنگ ظهر یا شب
واسم نریدن
چون
گوه تو این زندگیووو
او او اوو
گوه تو این زندگیووو
به کارام ادامه دادم
رفتم دست به آب و کار های لازمه رو انجام دادم
نویسنده:چیه انتظار داری توضیح بدم اون تو چیکار کرد؟
"رفتم کیفمو جمع کردمو
آماده شدمو از کیف مامانم پول کش رفتم
رفتم جلوی در و
به چویا زنگ زدم
(مکالمه)
"الو کوتوله
*هنن
"ساعت ۶:۴۵ مینه
*چی میگی احمق بانداژی
امروز جمعسسس
"اسکلی؟
پنجشنبه جمعه بهت خوش گذشته
میخوای شنبه هم تعطیل کنن؟
*ناموصا امروز شنبسسس
"پ.ن.په
*الان آماده میشم
(پرش زمانی به ساعت ۶:۵۵)
"کجایییی
*وایسا جورابمو پیدا کنم
"جورابتو؟؟
*تو برو من دیر میام
"اوک
از اونجایی که مدرسه ۷:۱۰ باز میشه من با آرامش تمام از خونه به سمت مدرسه حرکت کردمو داشتم فکر میکردم که از این بد تر هم میشه؟
اخه پدصگاااا
کی ساعت ۷ صب میره مدرسه
خروسا هم تازه ۱۲ شروع به خوندن میکنن
تو صگ سرماا کی میره مدرسه
تازه الان خوابیدن حال میده
الان بازی آنلاین حال میده
تو همین فکرا بودم که یهو بارون گرفت
منم بدو بدو رفتم سمت مدرسه
دیدم تازه دارن صف میبندن
هنوزم که به اون احمقا که واسه ی صف اول وایسادن دعوا میکنن خندم میگیره(البته توهین نمیکنم جهت طنز به داستان اضافش کردم)
امروز روز اول مدرسس
و کلی وقتمونو سر چرتو پرت گفتن تو سرما تلف میکنن
آقا این چه حکمتیه که همیشه یه نفر اول مهر بالا میاره و حال همه رو بهم میزنه
مدیر مدرسه:خب دانش آموزان عزیز آغاز سال تحصیلی رو بهتون تبریک میگم
امیدوارم که سال تحصیلی خوبی رو باهم شروع کنیم
خب کی میاد بالا قرآن بخونه
"کسی دستشو برد بالا که باورم نمیشد
چویااا؟؟
چویا رفت بالا و منم داد زدم
آقای احمدی این سوره ی کوثرم بلد نیست بخونه اینو اوردید بالا؟
مثلا دستت بره رو لایک؟
اشتباهی یه کامنتم بزاری
خب تا این مرحله اومدی یه فالو به ما نمیرسه؟🙃🥲
p1
(علامت دازای" علامت چویا*)
"امروز ساعت ۶ از خواب بیدار شدم و با آهنگ یه صبح دیگه
یه صدایی توی گوشم میگه
کسی اون بیرون واست نریده
بالشتو اونوری کن باز خوابت بگیرهه
گوه تو این زندگیووو
گوه تو این زندگیووو
زود پاشم یا لنگ ظهر یا شب
واسم نریدن
چون
گوه تو این زندگیووو
او او اوو
گوه تو این زندگیووو
به کارام ادامه دادم
رفتم دست به آب و کار های لازمه رو انجام دادم
نویسنده:چیه انتظار داری توضیح بدم اون تو چیکار کرد؟
"رفتم کیفمو جمع کردمو
آماده شدمو از کیف مامانم پول کش رفتم
رفتم جلوی در و
به چویا زنگ زدم
(مکالمه)
"الو کوتوله
*هنن
"ساعت ۶:۴۵ مینه
*چی میگی احمق بانداژی
امروز جمعسسس
"اسکلی؟
پنجشنبه جمعه بهت خوش گذشته
میخوای شنبه هم تعطیل کنن؟
*ناموصا امروز شنبسسس
"پ.ن.په
*الان آماده میشم
(پرش زمانی به ساعت ۶:۵۵)
"کجایییی
*وایسا جورابمو پیدا کنم
"جورابتو؟؟
*تو برو من دیر میام
"اوک
از اونجایی که مدرسه ۷:۱۰ باز میشه من با آرامش تمام از خونه به سمت مدرسه حرکت کردمو داشتم فکر میکردم که از این بد تر هم میشه؟
اخه پدصگاااا
کی ساعت ۷ صب میره مدرسه
خروسا هم تازه ۱۲ شروع به خوندن میکنن
تو صگ سرماا کی میره مدرسه
تازه الان خوابیدن حال میده
الان بازی آنلاین حال میده
تو همین فکرا بودم که یهو بارون گرفت
منم بدو بدو رفتم سمت مدرسه
دیدم تازه دارن صف میبندن
هنوزم که به اون احمقا که واسه ی صف اول وایسادن دعوا میکنن خندم میگیره(البته توهین نمیکنم جهت طنز به داستان اضافش کردم)
امروز روز اول مدرسس
و کلی وقتمونو سر چرتو پرت گفتن تو سرما تلف میکنن
آقا این چه حکمتیه که همیشه یه نفر اول مهر بالا میاره و حال همه رو بهم میزنه
مدیر مدرسه:خب دانش آموزان عزیز آغاز سال تحصیلی رو بهتون تبریک میگم
امیدوارم که سال تحصیلی خوبی رو باهم شروع کنیم
خب کی میاد بالا قرآن بخونه
"کسی دستشو برد بالا که باورم نمیشد
چویااا؟؟
چویا رفت بالا و منم داد زدم
آقای احمدی این سوره ی کوثرم بلد نیست بخونه اینو اوردید بالا؟
مثلا دستت بره رو لایک؟
اشتباهی یه کامنتم بزاری
خب تا این مرحله اومدی یه فالو به ما نمیرسه؟🙃🥲
۸.۸k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.