Part 3
Part 3
(۱۶ ژوئن ۲۰۲۴)
(مرز کره و ژاپن)
(جیمین ویو)
ماموریت سختیه...البته......بهتره بگم بود....چون فقط چند ثانیه به تحویل محموله های قاچاقی از ژاپن مونده....قطعا وقتی به دستمون برسه سرباز های ژاپنی مثل همیشه وحشیانه حمله میکنن...و این دقیقا میشه یه تیر و دو نشون😏...هم سپاه درگیر میشه هم محموله هارو داریم...و اگه سپاه درگیر بشه کار ماهم برای تبادلش راحت تره....
جیمین: کوک!
کوک: بله؟
جیمین: کشتی ها رسیدن اول کاملا همه چیز رو ریز به ریز بررسی کن بعد پولو بده
کوک: اوکیه
تهیونگ: جیمین شی!
جیمین:(حرصی) چند بار باید بهت بگم که تو ماموریت ها به اسم کوچیک صدام نکن؟
تهیونگ: سربازا متوجه شدن....با ۵ تا اف ۱۷ دارن به اینجا میان!
جیمین: لعنتی.....زمان کم داریم....کوک!
کوک: چیشده؟
جیمین: برو به فرمانده کیم اخطار بده زمان کمی داریم.....یه زمان تبادل پول رو به یه روز دیگه موکول کنه
کوک: آخه چجوری؟ اونا قطعا همچین چیزی رو قبول نمیکنن! فکر میکنی به ۷ تا مافیای درجه یک که کارشون پول دزدیه اعتماد میکنن که محموله رو بدن و برن تا فردا پولشونو پس بدیم؟
جیمین: ایششششش قطعا نه!
سرباز کیم به فرمانده خبر بدین...باید سریع عجله کنیم
تهیونگ: باشه جیمین شی
جیمین: ای من بزنم تو دهنشا
تهیونگ: (الفرار)
نامجون: سرباز پارک چیشده؟
جیمین: فرمانده فکر کنم سرباز کیم بهتون وضعیت رو توضیح داده....الان چیکار میتونیم انجام بدیم؟
نامجون: تنها راه باقی مونده دست به سر کردن سربازاست....
جیمین: چجوری؟
نامجون: بمب گذاری.....
سرباز کیم!
جین: بله فرمانده!
نامجون: با پایگاه حرف بزن....نیاز به چند تا مواد منفجره داریم....
جین: بله فرمانده...تا چند دقیقه دیگه آماده است....
کوک: فرمانده پارک!
جیمین: چی شده؟
کوک: تونستیم فرکانس هایی از ارتباطات مقامات باهمدیگه پیدا کنیم....شاید اونجا اگه نقشه ای برای ما بریزن بتونیم متوجه بشیم.....
جیمین: اوم....اوکی آفرین کوک!
کوک: بفرمایید....
کیششش کیششش(صدای تنظیم فرکانس)
《از شتر مرغ به شاهین.....شاهین جواب بده》
《شاهین به گوشم》
کوک: شاهین کی میتونه باشه؟
جیمین: هیس..ساکت گوش کن!
《عملیات رو آغاز کنید!》
《چشم!》
کیشششششش
تهیونگ: چه عملیاتی؟
یونگی: فعلا نمیتونیم این مورد رو بفهمیم....ولی بیاین منطقی فکر کنیم...
توی صدا صدای یه زن و یه مرد اومد...کسی که دستور داد مرده بود....پس قطعا اون قرار نیست کاری انجام بده....ما چه زنی داریم که فرمانده باشه؟...اصولا باید مقام بزرگی داشته باشه که برای ماموریت جنگی استخدام شد....یکم فکر کنید....
جیمین:....
To be continued....
(۱۶ ژوئن ۲۰۲۴)
(مرز کره و ژاپن)
(جیمین ویو)
ماموریت سختیه...البته......بهتره بگم بود....چون فقط چند ثانیه به تحویل محموله های قاچاقی از ژاپن مونده....قطعا وقتی به دستمون برسه سرباز های ژاپنی مثل همیشه وحشیانه حمله میکنن...و این دقیقا میشه یه تیر و دو نشون😏...هم سپاه درگیر میشه هم محموله هارو داریم...و اگه سپاه درگیر بشه کار ماهم برای تبادلش راحت تره....
جیمین: کوک!
کوک: بله؟
جیمین: کشتی ها رسیدن اول کاملا همه چیز رو ریز به ریز بررسی کن بعد پولو بده
کوک: اوکیه
تهیونگ: جیمین شی!
جیمین:(حرصی) چند بار باید بهت بگم که تو ماموریت ها به اسم کوچیک صدام نکن؟
تهیونگ: سربازا متوجه شدن....با ۵ تا اف ۱۷ دارن به اینجا میان!
جیمین: لعنتی.....زمان کم داریم....کوک!
کوک: چیشده؟
جیمین: برو به فرمانده کیم اخطار بده زمان کمی داریم.....یه زمان تبادل پول رو به یه روز دیگه موکول کنه
کوک: آخه چجوری؟ اونا قطعا همچین چیزی رو قبول نمیکنن! فکر میکنی به ۷ تا مافیای درجه یک که کارشون پول دزدیه اعتماد میکنن که محموله رو بدن و برن تا فردا پولشونو پس بدیم؟
جیمین: ایششششش قطعا نه!
سرباز کیم به فرمانده خبر بدین...باید سریع عجله کنیم
تهیونگ: باشه جیمین شی
جیمین: ای من بزنم تو دهنشا
تهیونگ: (الفرار)
نامجون: سرباز پارک چیشده؟
جیمین: فرمانده فکر کنم سرباز کیم بهتون وضعیت رو توضیح داده....الان چیکار میتونیم انجام بدیم؟
نامجون: تنها راه باقی مونده دست به سر کردن سربازاست....
جیمین: چجوری؟
نامجون: بمب گذاری.....
سرباز کیم!
جین: بله فرمانده!
نامجون: با پایگاه حرف بزن....نیاز به چند تا مواد منفجره داریم....
جین: بله فرمانده...تا چند دقیقه دیگه آماده است....
کوک: فرمانده پارک!
جیمین: چی شده؟
کوک: تونستیم فرکانس هایی از ارتباطات مقامات باهمدیگه پیدا کنیم....شاید اونجا اگه نقشه ای برای ما بریزن بتونیم متوجه بشیم.....
جیمین: اوم....اوکی آفرین کوک!
کوک: بفرمایید....
کیششش کیششش(صدای تنظیم فرکانس)
《از شتر مرغ به شاهین.....شاهین جواب بده》
《شاهین به گوشم》
کوک: شاهین کی میتونه باشه؟
جیمین: هیس..ساکت گوش کن!
《عملیات رو آغاز کنید!》
《چشم!》
کیشششششش
تهیونگ: چه عملیاتی؟
یونگی: فعلا نمیتونیم این مورد رو بفهمیم....ولی بیاین منطقی فکر کنیم...
توی صدا صدای یه زن و یه مرد اومد...کسی که دستور داد مرده بود....پس قطعا اون قرار نیست کاری انجام بده....ما چه زنی داریم که فرمانده باشه؟...اصولا باید مقام بزرگی داشته باشه که برای ماموریت جنگی استخدام شد....یکم فکر کنید....
جیمین:....
To be continued....
۴.۲k
۱۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.