پارت ۱
ا.ت
ای بابا بازم کلاس زبان دارم و تاااازه یادم افتاده مشقمو ننوشتم... رفتم سمت میزم و شروع کردم به نوشتن مشقم. ساعت ۲ و ۴۵ بود و من ساعت ۳ باید راه میوفتادم سمت کلاس. امروز کوک خونده نیست رفته سر کار و منم باید پیاده برم. داشتم میرفتم که یهو یه پسری اومد جلوم
پسره. شماره بده پاره کنیم
ا.ت. گمشو اونور
پسره. نه دیگه نشد
پسره اومد دستمو کشید که ببره همون موقع یه پسری اومد با زانوش کوبید توی کمرش و گرفت پسره رو زد جوری که بهش التماس میکرد ولش کنه منم رفتم جلو همون پسره که نجاتم داد رو گرفتم که پسره در رفت
ا.ت. ولش کن کشتیش (با گریه)
پسره. اون حقش مرگه
پسره اومد سمتم و اشکمو پاک کرد
پسره. تو حالت خوبه؟
ا.ت. خوبم مرسی که نجاتم دادی اگه نبودی معلوم نبود چی میشه ( بغض )
پسره. خواهش میکنم
ا.ت. اسمت چیه؟
پسره. جیمین تو چی؟
ا.ت. اسم منم ا.ته
جیمین. خوشبختم
ا.ت. همچنین
پسره داشت میرفت که
ا.ت. وایسا
جیمین. بله
ا.ت. میخوام این لطفتو جبران کنم
جیمین. نمیخواد ممنون
ا.ت. اما مامان و بابام همیشه میگفتن وقتی یکی کمکی بهت میکنه حتما باید براش جبران کنم
جیمین. باشه
ا.ت. پس شمارتو بده میخوام ناهار مهمونت کنم
جیمین. ........ ( مثلا شمارشه )
ا.ت. پس بهت پیام میدم
جیمین. باشه
ا.ت. ای وای من دیرم شده باید برم خدافظ
جیمین. خدافظ
ای بابا بازم کلاس زبان دارم و تاااازه یادم افتاده مشقمو ننوشتم... رفتم سمت میزم و شروع کردم به نوشتن مشقم. ساعت ۲ و ۴۵ بود و من ساعت ۳ باید راه میوفتادم سمت کلاس. امروز کوک خونده نیست رفته سر کار و منم باید پیاده برم. داشتم میرفتم که یهو یه پسری اومد جلوم
پسره. شماره بده پاره کنیم
ا.ت. گمشو اونور
پسره. نه دیگه نشد
پسره اومد دستمو کشید که ببره همون موقع یه پسری اومد با زانوش کوبید توی کمرش و گرفت پسره رو زد جوری که بهش التماس میکرد ولش کنه منم رفتم جلو همون پسره که نجاتم داد رو گرفتم که پسره در رفت
ا.ت. ولش کن کشتیش (با گریه)
پسره. اون حقش مرگه
پسره اومد سمتم و اشکمو پاک کرد
پسره. تو حالت خوبه؟
ا.ت. خوبم مرسی که نجاتم دادی اگه نبودی معلوم نبود چی میشه ( بغض )
پسره. خواهش میکنم
ا.ت. اسمت چیه؟
پسره. جیمین تو چی؟
ا.ت. اسم منم ا.ته
جیمین. خوشبختم
ا.ت. همچنین
پسره داشت میرفت که
ا.ت. وایسا
جیمین. بله
ا.ت. میخوام این لطفتو جبران کنم
جیمین. نمیخواد ممنون
ا.ت. اما مامان و بابام همیشه میگفتن وقتی یکی کمکی بهت میکنه حتما باید براش جبران کنم
جیمین. باشه
ا.ت. پس شمارتو بده میخوام ناهار مهمونت کنم
جیمین. ........ ( مثلا شمارشه )
ا.ت. پس بهت پیام میدم
جیمین. باشه
ا.ت. ای وای من دیرم شده باید برم خدافظ
جیمین. خدافظ
۶.۱k
۲۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.