به خودم که اومدم دیدم یکی دقیقا وسط زندگیم وایستاده همونج
به خودم که اومدم دیدم یکی دقیقا وسط زندگیم وایستاده همونجا که روزمرگی پدرمو در آورده بودکه گیج و منگ بودم یکی اومدکه بشه شب و روزم
اومد که تنها نباشم تا خود صبح حرف می زد برام یه جورایی شد خود من یادته؟ من با تو خیابون به خیابونُ گشتم
کافه به کافه خاطره ساختم حتی وقتی نبودی رفتم سراغ خیالت می دونی آدم کارش برسه به اینکه با خیال طرف حرف بزنه یعنی چی؟انقدر سرگرم خیالت شدم که سر برگردوندم دیدم داری میری! جا خوردم؟نه زیاد، مدلت از همون اول مدل موندن نبود اما من دلم خواست دل بدم مثل اومدنت بی خبر و یهویی نرفتی داشتی رفتن رو به خوردم می دادی،مثل وقتی به یکی زهرمار میدی بخوره میدونه تلخه اما مجبوره مجبور بودم نشستم قدمات رو شمردم یک، دو، سه، چهار، پنج,برو تا وقتی نتونم بشمارم...تا حالا با یه اسمی که از یه آدم مونده نشستی درد و دل کنی؟ دیدم داری میری ها ولی خب نمی شد کاری کرد.تو از اوناش بودی که یهو تو زندگی یه نفر پیداشون میشه،که زیر و رو می کنن,که میان بد عادتشون می کنن بعد آروم آروم میرن,زندگی لعنتی من داشت یه جوری می گذشت اما تو اومدی عادتم دادی که داشته باشمت،انقد داشتمت که به مغز دیوونه ام نرسید شاید بری حالا هم انقدر ندارمت که بازم مغز دیوونه ام داره میگه نکنه بیاد مسخره است نه؟!تو که شبا تو سقف اتاق شکل لبخند نکشیدی تو که از پشت گوشی چشماشو نبوسیدی که راحت بخوابی زندگی من قبل اومدنت صبح هاش شب می شد شباش صبح,زندگی من بعد تو صبح هاش شب میشه اما شباش...
لعنتی شباش...!!💔😪
#عاقبت_طابوت_ما_هم #از_کوچه_ها_خواهد_گذشت...
#صبا_نویس📝
#کُپی_شما_مساوی_است_با_جِرر_خوردنتون😐😒🔪
#خاص
اومد که تنها نباشم تا خود صبح حرف می زد برام یه جورایی شد خود من یادته؟ من با تو خیابون به خیابونُ گشتم
کافه به کافه خاطره ساختم حتی وقتی نبودی رفتم سراغ خیالت می دونی آدم کارش برسه به اینکه با خیال طرف حرف بزنه یعنی چی؟انقدر سرگرم خیالت شدم که سر برگردوندم دیدم داری میری! جا خوردم؟نه زیاد، مدلت از همون اول مدل موندن نبود اما من دلم خواست دل بدم مثل اومدنت بی خبر و یهویی نرفتی داشتی رفتن رو به خوردم می دادی،مثل وقتی به یکی زهرمار میدی بخوره میدونه تلخه اما مجبوره مجبور بودم نشستم قدمات رو شمردم یک، دو، سه، چهار، پنج,برو تا وقتی نتونم بشمارم...تا حالا با یه اسمی که از یه آدم مونده نشستی درد و دل کنی؟ دیدم داری میری ها ولی خب نمی شد کاری کرد.تو از اوناش بودی که یهو تو زندگی یه نفر پیداشون میشه،که زیر و رو می کنن,که میان بد عادتشون می کنن بعد آروم آروم میرن,زندگی لعنتی من داشت یه جوری می گذشت اما تو اومدی عادتم دادی که داشته باشمت،انقد داشتمت که به مغز دیوونه ام نرسید شاید بری حالا هم انقدر ندارمت که بازم مغز دیوونه ام داره میگه نکنه بیاد مسخره است نه؟!تو که شبا تو سقف اتاق شکل لبخند نکشیدی تو که از پشت گوشی چشماشو نبوسیدی که راحت بخوابی زندگی من قبل اومدنت صبح هاش شب می شد شباش صبح,زندگی من بعد تو صبح هاش شب میشه اما شباش...
لعنتی شباش...!!💔😪
#عاقبت_طابوت_ما_هم #از_کوچه_ها_خواهد_گذشت...
#صبا_نویس📝
#کُپی_شما_مساوی_است_با_جِرر_خوردنتون😐😒🔪
#خاص
۱۰.۹k
۰۸ شهریور ۱۳۹۹