تک پارتی (نامجون)
علامت ها
ا/ت+
نامجون_
بقیه به اسم
سلام من لی ا/ت هستم ۲۰سالمه وقتی کوچیک بودم پدرم مارو ول کرد
و تمام پولمونو برداشت
من بخاطر بیماری مادرم باید کار کنم تا پول درمانش رو در دربیارم الان ۱هفتس که توی عمارت بزرگ ترین مافیای کره زندگی میکنم وقتی من اونجام همش صدای شکنجه ی ادم های بی گناه میاد امروز میرم لوش میدم
«ا/ت ویو»
آماده شدم از خونه زدم بیرون رفتم سمت اداره ی پلیس
پلیس:چیزی شده خانوم؟
+بله من میخواستم یکی رو ل…..
_عزیزم اینجا چی کار میکنی؟
پلیس:همسرتون هستن؟
_بله همسرش هستم،بیا بریم خونه
_ببخشید خانومم اشتباهی اومده اینجا
دستمو گرفت و برد سوار ماشین کرد
_میخواستی منو لو بدی اره؟(داد)
+ب…ببخشید(اروم و ترس)
_نه دیگه باید تنبیه بشی
منو برد توی خونه رفتیم توی اتاقش پرتم کرد روی تخت داشت لباساشو در میاورد
اگر جنبه نداری نخون اسماته
+ببخشید…هق…..دیگه…تکرار…هق….نمیشه
_گفتم که باید تنبیه شی
اومد جلو لب/امو مثل وحشی ها میب/وسید از لب/ام دل کند رفت سمت گردنم کیس مارک هایی میزاشت که مطمئن بودم جاشون تا ۱ماه میمونه
لباسامو توی تنم جر داد و سوت/ینمو
باز کرد یکی از سی/نه هامو میخورد و اون یکی توی دستاش بود رفت پایین شلوارمو در آورد مال خودش هم همین طور
راوی:
دختر کامل جلوی پسر لخ/ت بود پسر یک دفعه حجمشو وارد دختر کرد دختر جیغ بلندی زد
+اربابببببب(جیغ)
_چیه تازه نصفشو واردت کردم
با گفتن این حرف دنیا روی سر دختر خراب شد
«۴۰دقیقه بعد»
پسر از دختر کشید بیرون دختر مثل توپ از درد به خودش جمع شد پسر وان حموم رو پر از آب کرد دختر برو براید استایل بغل کرد و خودش نشست و دختر رو روی پاهای خودش قرار داد و دلش رو ماساژ میداد دختر از این رفتار پسر متعجب نگاهش کرد
_چیه ؟
+هیچی
_ا/ت….م…من دوستت دارم
+چی؟
_دارم میگم من عاشقت شدم
+منم(خجالت)
_خجالت نداره که
و بعد بو/سه ای روی لب های دختر کاشت
💕پایان💕
ا/ت+
نامجون_
بقیه به اسم
سلام من لی ا/ت هستم ۲۰سالمه وقتی کوچیک بودم پدرم مارو ول کرد
و تمام پولمونو برداشت
من بخاطر بیماری مادرم باید کار کنم تا پول درمانش رو در دربیارم الان ۱هفتس که توی عمارت بزرگ ترین مافیای کره زندگی میکنم وقتی من اونجام همش صدای شکنجه ی ادم های بی گناه میاد امروز میرم لوش میدم
«ا/ت ویو»
آماده شدم از خونه زدم بیرون رفتم سمت اداره ی پلیس
پلیس:چیزی شده خانوم؟
+بله من میخواستم یکی رو ل…..
_عزیزم اینجا چی کار میکنی؟
پلیس:همسرتون هستن؟
_بله همسرش هستم،بیا بریم خونه
_ببخشید خانومم اشتباهی اومده اینجا
دستمو گرفت و برد سوار ماشین کرد
_میخواستی منو لو بدی اره؟(داد)
+ب…ببخشید(اروم و ترس)
_نه دیگه باید تنبیه بشی
منو برد توی خونه رفتیم توی اتاقش پرتم کرد روی تخت داشت لباساشو در میاورد
اگر جنبه نداری نخون اسماته
+ببخشید…هق…..دیگه…تکرار…هق….نمیشه
_گفتم که باید تنبیه شی
اومد جلو لب/امو مثل وحشی ها میب/وسید از لب/ام دل کند رفت سمت گردنم کیس مارک هایی میزاشت که مطمئن بودم جاشون تا ۱ماه میمونه
لباسامو توی تنم جر داد و سوت/ینمو
باز کرد یکی از سی/نه هامو میخورد و اون یکی توی دستاش بود رفت پایین شلوارمو در آورد مال خودش هم همین طور
راوی:
دختر کامل جلوی پسر لخ/ت بود پسر یک دفعه حجمشو وارد دختر کرد دختر جیغ بلندی زد
+اربابببببب(جیغ)
_چیه تازه نصفشو واردت کردم
با گفتن این حرف دنیا روی سر دختر خراب شد
«۴۰دقیقه بعد»
پسر از دختر کشید بیرون دختر مثل توپ از درد به خودش جمع شد پسر وان حموم رو پر از آب کرد دختر برو براید استایل بغل کرد و خودش نشست و دختر رو روی پاهای خودش قرار داد و دلش رو ماساژ میداد دختر از این رفتار پسر متعجب نگاهش کرد
_چیه ؟
+هیچی
_ا/ت….م…من دوستت دارم
+چی؟
_دارم میگم من عاشقت شدم
+منم(خجالت)
_خجالت نداره که
و بعد بو/سه ای روی لب های دختر کاشت
💕پایان💕
۱۱.۳k
۰۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.