پدر خوانده پارت ۷
* یونگی ویو *
× پدرم گفت اگه اخراج شم کل مدرسه رو سرتون خراب میشه
م.د بچه ها برید بیرو من بل آقای مین حرف بزنم
_ بفرما
م.ع لطفا بزارید اون رو اخراج نکنم پدرش مافیاست من قل میدم از دخترتون مواظبت کنم
_ اگه یک تار موش کم بشه کل مو هاتو می کنم ( عدالت )
از در رفتم بیرون ا.ت نشسته بود روی زمین جیمین هم بغلش نشسته بود
_ ببین مرتیکه دخترمو عذیت کنی روزگارت سیاه می کنم حالا هم برو سر کلاست
× هه ... ( میره سر کلاس)
_ ا.ت پاشو قربونت بشم
این من بودمممم من عوض شدممم یا فقط با اون؟؟؟
+ باشه
_ برو سر کلاست خب ؟ هر چی هم شد باز بگو فوقش مدرستو عوض می کنم
+ باشه ... خدافظ
منم رفتم پیش پدر .( رسید)
پ.ی چی شده اومدی اینجا ؟
_ وارث می خواستی از من؟ منم وارث اوردم
پ.ی چطوری؟
_ اونش مهم نیست مهم اینکه الان وارث دارم
پ.ی پس فردا یه جلسه می زارم که به همه بگم میراث به تو رسیده
_ ممنون حالا هم من میرم
* ا.ت ویو *
اون جیمین هنوز پیشم نشسته بود . دستشو رو پاهام میکشید.
+ می فهمی بهت می گم نکن یا نه؟؟؟
× اوفف حالا مگه چی شده دارم نازت می کنم
+ این ناز کردن نیست این تجاوزه
× نیست
+ هست
× نیست
+ بس می کنی یا دوباره بابام بیاد ؟
× اون بابات هیچ کاری نمی تونه بکنه
+ هه هنوز نشناختی
راستش خودمم تازه شناخته بودم ولی خودش بهم نگفت من حرفاشو بت تلفن گوش کردم
اون مافیاستتت و صاحب بزرگترین بند مافیا ی دنیاست یعنی بلک برد ...
.............................................................................
شرایط
۴ کامنت
۱۲ لایک
× پدرم گفت اگه اخراج شم کل مدرسه رو سرتون خراب میشه
م.د بچه ها برید بیرو من بل آقای مین حرف بزنم
_ بفرما
م.ع لطفا بزارید اون رو اخراج نکنم پدرش مافیاست من قل میدم از دخترتون مواظبت کنم
_ اگه یک تار موش کم بشه کل مو هاتو می کنم ( عدالت )
از در رفتم بیرون ا.ت نشسته بود روی زمین جیمین هم بغلش نشسته بود
_ ببین مرتیکه دخترمو عذیت کنی روزگارت سیاه می کنم حالا هم برو سر کلاست
× هه ... ( میره سر کلاس)
_ ا.ت پاشو قربونت بشم
این من بودمممم من عوض شدممم یا فقط با اون؟؟؟
+ باشه
_ برو سر کلاست خب ؟ هر چی هم شد باز بگو فوقش مدرستو عوض می کنم
+ باشه ... خدافظ
منم رفتم پیش پدر .( رسید)
پ.ی چی شده اومدی اینجا ؟
_ وارث می خواستی از من؟ منم وارث اوردم
پ.ی چطوری؟
_ اونش مهم نیست مهم اینکه الان وارث دارم
پ.ی پس فردا یه جلسه می زارم که به همه بگم میراث به تو رسیده
_ ممنون حالا هم من میرم
* ا.ت ویو *
اون جیمین هنوز پیشم نشسته بود . دستشو رو پاهام میکشید.
+ می فهمی بهت می گم نکن یا نه؟؟؟
× اوفف حالا مگه چی شده دارم نازت می کنم
+ این ناز کردن نیست این تجاوزه
× نیست
+ هست
× نیست
+ بس می کنی یا دوباره بابام بیاد ؟
× اون بابات هیچ کاری نمی تونه بکنه
+ هه هنوز نشناختی
راستش خودمم تازه شناخته بودم ولی خودش بهم نگفت من حرفاشو بت تلفن گوش کردم
اون مافیاستتت و صاحب بزرگترین بند مافیا ی دنیاست یعنی بلک برد ...
.............................................................................
شرایط
۴ کامنت
۱۲ لایک
۵.۷k
۱۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.