دخترک خورشید!
فی الحال قلمی آغشته به عشق را در مرکب جان زده واز تولد نهال کوچک زندگی بر گلدان قلبم کتابت میکنم نهال کوچک این روز ها سر از خاکِ بی قرار در آورده و گرمای شما را میخواهد .دخترک خواهشا توقع حرص این نهال را بر من نداشته باش ؛ بانو خورشید! راستش باید ان روزی که میان ابر ها دامنت را به تن کرده بودی و افسون میخرامیدی اندیشه بر تن بیتاب گیاهان سبز اندیش را بر ذهن آورده و شکیبایی برای رخ نماییدن دلبری هایتان میکردید دخترک خورشید به آسمان تابستان تن سوز میسپارمت مرتبه اینده که امدی از برای آفتاب گردان های پیش رویت خبر بیاور ، پنداره حسادت افتاب جانم را به لب بام رسانده است به سلامت باشید .
۳دی ماه دوشنبه؛ چهارصدوسه،
#ویرانه تو
۳دی ماه دوشنبه؛ چهارصدوسه،
#ویرانه تو
۹۱۴
۰۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.