𝕻𝖙:⁴
جونگ کوک: هه ببین کی زنگ زده*خنده*
مکالمه-
جونگ کوک: الو حرومزاده
یونگی:چطوری جئون؟
جونگ کوک: عالیم
یونگی:*خنده*یکی دو ساعت دیگه جلو عمارتتم
جونگ کوک: حله
یونگی: جیمین بهت گفت که برده هم میخوام؟
جونگ کوک: اره اونم حله
یونگی: ایول
جونگ کوک: منتظرتم حرومزاده
یونگی:*خنده*فعلا
جونگ کوک:فعلا
پایان مکالمه-
جئون رفت جلو در و راه افتادن سمت انبار
(پرش زمانی وقتی یونگی رسید)
راوی: وقتی یونگی وارد عمارت شد همه ی خدمتکارا نود درجه خم میشدند و خوش امد میگفتن..
یونگی رو یکی از مبل های سلطنتی نشستو سیگار شو در اورد و منتظر جئون موند
بعد از چند مین جئون وارد عمارت شد
تهیونگ: به به ببین کی اومده
جونگ کوک: خوش اومدی حرومزاده*خنده*
یونگی:اووو*خنده*
(خلاصه همو بغل کردن)
داشتن حرف میزدن که بقیه اعضا اومدن
جیمین: یونگییی
(دوباره همشون یونگیو بغل کردن😐)
نامجون: از دوس دخترت چه خبر؟اوردیش؟(گایز یونگی دوس دختر داره اسمش جیسو عه*جیسو تو بلک پینک نیست*)
یونگی:هوم خوبه ژاپن موند
هوسوک: خب کوک نظرت چیه برده هارو بیاری که یونگی انتخاب کنه؟
جونگ کوک:عاا درسته.. تو*اشاره به بادیگارد*
بادیگارد: بله ارباب
جونگ کوک: برده هارو جمع کن
بادیگارد: چشم ارباب
چند مین بعد-
جونگ کوک: خب.. کدومشو میخوای؟
یونگی: راستش هیچکدوم
جونگ کوک: خیلی خب.. برید به کارتون برسید*اشاره به ندیمه ها*
جین: یه برده ی دیگه هم هست اون تو زیر زمینه
جونگ کوک: میخوای اونم ببینی؟
یونگی: اوهوم
جونگ کوک: پاشید
همه پاشدن و رفتن سمت زیر زمین
تهیونگ قفل درو باز کرد و دید دختر تو خودش جمع شده
یونگی: تاریکه.. نمیبینم قیافشو
جونگ کوک: پاشو بیا اینجا*روبه هی جین*
هی جین:...
جونگ کوک: با تو عم*داد*
هی جین پاشد و اروم اروم رفت سمت در..
یونگی: چه جیگریه*تعجب*
هوسوک: اوهوم
یونگی: بدنش خیلی خوش فرمه.. واسه زیر خواب عالیه
نامجون: میپسندی؟
یونگی: هوم
جونگ کوک: ولی ما فعلا با این هرزه کوچولو کار داریم*پوزخند*
یونگی: راستی چرا اوردیش تو زیر زمین
تهیونگ: چون باید ادم میشد*خنده*
یونگی:*خنده*خیلی خب.. یه برده دیگه میبرم.. فقط مونده قیمتش..
جونگ کوک: قیمت؟ حرفشم نزن
یونگی: باید پولشو بدم دیگه
جونگ کوک:حرومزاده گفتم حرفشو نزن
یونگی: هوففف باشه
خماری خماری💃🏻💃🏻
ایندفعه جای حساس کات نکردم😉
شرایط: ۱۲ لایک
فالوور: ۱۶۵
جونگ کوک: هه ببین کی زنگ زده*خنده*
مکالمه-
جونگ کوک: الو حرومزاده
یونگی:چطوری جئون؟
جونگ کوک: عالیم
یونگی:*خنده*یکی دو ساعت دیگه جلو عمارتتم
جونگ کوک: حله
یونگی: جیمین بهت گفت که برده هم میخوام؟
جونگ کوک: اره اونم حله
یونگی: ایول
جونگ کوک: منتظرتم حرومزاده
یونگی:*خنده*فعلا
جونگ کوک:فعلا
پایان مکالمه-
جئون رفت جلو در و راه افتادن سمت انبار
(پرش زمانی وقتی یونگی رسید)
راوی: وقتی یونگی وارد عمارت شد همه ی خدمتکارا نود درجه خم میشدند و خوش امد میگفتن..
یونگی رو یکی از مبل های سلطنتی نشستو سیگار شو در اورد و منتظر جئون موند
بعد از چند مین جئون وارد عمارت شد
تهیونگ: به به ببین کی اومده
جونگ کوک: خوش اومدی حرومزاده*خنده*
یونگی:اووو*خنده*
(خلاصه همو بغل کردن)
داشتن حرف میزدن که بقیه اعضا اومدن
جیمین: یونگییی
(دوباره همشون یونگیو بغل کردن😐)
نامجون: از دوس دخترت چه خبر؟اوردیش؟(گایز یونگی دوس دختر داره اسمش جیسو عه*جیسو تو بلک پینک نیست*)
یونگی:هوم خوبه ژاپن موند
هوسوک: خب کوک نظرت چیه برده هارو بیاری که یونگی انتخاب کنه؟
جونگ کوک:عاا درسته.. تو*اشاره به بادیگارد*
بادیگارد: بله ارباب
جونگ کوک: برده هارو جمع کن
بادیگارد: چشم ارباب
چند مین بعد-
جونگ کوک: خب.. کدومشو میخوای؟
یونگی: راستش هیچکدوم
جونگ کوک: خیلی خب.. برید به کارتون برسید*اشاره به ندیمه ها*
جین: یه برده ی دیگه هم هست اون تو زیر زمینه
جونگ کوک: میخوای اونم ببینی؟
یونگی: اوهوم
جونگ کوک: پاشید
همه پاشدن و رفتن سمت زیر زمین
تهیونگ قفل درو باز کرد و دید دختر تو خودش جمع شده
یونگی: تاریکه.. نمیبینم قیافشو
جونگ کوک: پاشو بیا اینجا*روبه هی جین*
هی جین:...
جونگ کوک: با تو عم*داد*
هی جین پاشد و اروم اروم رفت سمت در..
یونگی: چه جیگریه*تعجب*
هوسوک: اوهوم
یونگی: بدنش خیلی خوش فرمه.. واسه زیر خواب عالیه
نامجون: میپسندی؟
یونگی: هوم
جونگ کوک: ولی ما فعلا با این هرزه کوچولو کار داریم*پوزخند*
یونگی: راستی چرا اوردیش تو زیر زمین
تهیونگ: چون باید ادم میشد*خنده*
یونگی:*خنده*خیلی خب.. یه برده دیگه میبرم.. فقط مونده قیمتش..
جونگ کوک: قیمت؟ حرفشم نزن
یونگی: باید پولشو بدم دیگه
جونگ کوک:حرومزاده گفتم حرفشو نزن
یونگی: هوففف باشه
خماری خماری💃🏻💃🏻
ایندفعه جای حساس کات نکردم😉
شرایط: ۱۲ لایک
فالوور: ۱۶۵
۱۸.۰k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.