پارت دوازدهم.
پارت دوازدهم.
دکتر: خب میتونید برید، اون داروهایی هم که قبل تجویز کردم به همین روال بخوره......
الیس: بله چشم، ممنون، خدانگهدارتون.......
الیس: عزیزم، بیا بریم...... به سمت ماشین هدایتش کردم.....
جین: وقتی که من رفتم بیرون دکتر به تو چی میگفت؟
الیس: هیچ چیز خاصی نگفت، فقط گفت مراقبت باشم، همین........
جین: اوه عشقم، این مسیر خونه که نیس.......
الیس: اره عزیزم، میریم یه جای دیگه......
جین: کجا؟
الیس: یه جای ارامش بخش.... جایی که درداتو فراموش میکنی...... بعد حدود نیم ساعت رسیدیم....
جین: دریا؟
الیس: اوهوم.... خیلی ارامش داره.... پیاده شو، بریم قدم بزنیم....
جین: ا اما اما من نمیتونم، درست نمیتونم راه برم.....
الیس: اینقد نگو نمیتونم نمیتونم، تنبل بازی هم درنیار.... زود زود زود.... زودباشششش......
الیس: دستامو قفل دستای جین کردم، کمکش کردم تا بتونه بهتر راه بره..... خیلی وقت بود باهم قدم نزده بودیم......خیلی حس خوبی بود.... ولی حیف که این حس خوب همیشگی نیس.........
الیس: نگاه اون بچه کوچولوها، دارن بادبادک بازی میکنن.......
جین: با حسرت به بچه ها نگاه میکردم....کاشکی ماهم یه بچه داشتیم، کاشکی ماهم به خوبی زندگی میکردیم....... ای کاش ای کاش ای کاش.........
الیس: دیدم جین همینطور زل زده به بچه ها، برای اینکه بحثو عوض کنم لب زدم: جین من هوس اب بازی کردم، بیا بریم تو دریا.....
حین: چ چی، ها.....
الیس: بیا دیگهههههههه..... بعد از کلی اب بازی خسته شدیم و کنار ساحل دراز کشیدیم........ جین خیلی خوشش اومده بود.... خوشحالم که میتونم کاری کنم.....
الیس: پاشو بریم رستوران.......... دارم سعی میکنم این چندروز براش بهترین روزا باشه...
نامجون: الو جین.... پی دی نیم کارت داره، میتونی بیای؟...... میتونی یه لحظه از بیمارستان بیای.......
جین: و ولی ولی خب دخترم چی..... و همینطور الیس.....
نامجون: کوچولو رو ما ازش مراقبت میکنیم، الیس هم که پرستارا کنارشن.....
جین: خیلی خوب باشه، الان میام.......
یک ساعت بعد:جین: سلام، کاری داشتید پی دی نیم که گفتید بیام.....
پی دی نیم: میدونم چقدر نگران و ناراحت هستی بخاطر الیس، ولی همونطور که میدونی چندروز دیگه کنسرته..... فقط برای چندساعت اون بیمارستانو ول کن..... ما که نمیتونیم شش نفری کنسرت بزاریم، بعد ارمیا نمیگن جین کجاس؟....
جین: خیلی خوب باشه...... ولی بعد کنسرت خیلی زود باید برگردم...... دوهفته دیگه هست درسته؟
پی دی نیم: اره.... چطور مگه؟
جین: د دکترا تقریبی زدن که الیس همین روزا برمیگرده.......
پی دی نیم: چه خوب..... خوشحالم......
دکتر: خب میتونید برید، اون داروهایی هم که قبل تجویز کردم به همین روال بخوره......
الیس: بله چشم، ممنون، خدانگهدارتون.......
الیس: عزیزم، بیا بریم...... به سمت ماشین هدایتش کردم.....
جین: وقتی که من رفتم بیرون دکتر به تو چی میگفت؟
الیس: هیچ چیز خاصی نگفت، فقط گفت مراقبت باشم، همین........
جین: اوه عشقم، این مسیر خونه که نیس.......
الیس: اره عزیزم، میریم یه جای دیگه......
جین: کجا؟
الیس: یه جای ارامش بخش.... جایی که درداتو فراموش میکنی...... بعد حدود نیم ساعت رسیدیم....
جین: دریا؟
الیس: اوهوم.... خیلی ارامش داره.... پیاده شو، بریم قدم بزنیم....
جین: ا اما اما من نمیتونم، درست نمیتونم راه برم.....
الیس: اینقد نگو نمیتونم نمیتونم، تنبل بازی هم درنیار.... زود زود زود.... زودباشششش......
الیس: دستامو قفل دستای جین کردم، کمکش کردم تا بتونه بهتر راه بره..... خیلی وقت بود باهم قدم نزده بودیم......خیلی حس خوبی بود.... ولی حیف که این حس خوب همیشگی نیس.........
الیس: نگاه اون بچه کوچولوها، دارن بادبادک بازی میکنن.......
جین: با حسرت به بچه ها نگاه میکردم....کاشکی ماهم یه بچه داشتیم، کاشکی ماهم به خوبی زندگی میکردیم....... ای کاش ای کاش ای کاش.........
الیس: دیدم جین همینطور زل زده به بچه ها، برای اینکه بحثو عوض کنم لب زدم: جین من هوس اب بازی کردم، بیا بریم تو دریا.....
حین: چ چی، ها.....
الیس: بیا دیگهههههههه..... بعد از کلی اب بازی خسته شدیم و کنار ساحل دراز کشیدیم........ جین خیلی خوشش اومده بود.... خوشحالم که میتونم کاری کنم.....
الیس: پاشو بریم رستوران.......... دارم سعی میکنم این چندروز براش بهترین روزا باشه...
نامجون: الو جین.... پی دی نیم کارت داره، میتونی بیای؟...... میتونی یه لحظه از بیمارستان بیای.......
جین: و ولی ولی خب دخترم چی..... و همینطور الیس.....
نامجون: کوچولو رو ما ازش مراقبت میکنیم، الیس هم که پرستارا کنارشن.....
جین: خیلی خوب باشه، الان میام.......
یک ساعت بعد:جین: سلام، کاری داشتید پی دی نیم که گفتید بیام.....
پی دی نیم: میدونم چقدر نگران و ناراحت هستی بخاطر الیس، ولی همونطور که میدونی چندروز دیگه کنسرته..... فقط برای چندساعت اون بیمارستانو ول کن..... ما که نمیتونیم شش نفری کنسرت بزاریم، بعد ارمیا نمیگن جین کجاس؟....
جین: خیلی خوب باشه...... ولی بعد کنسرت خیلی زود باید برگردم...... دوهفته دیگه هست درسته؟
پی دی نیم: اره.... چطور مگه؟
جین: د دکترا تقریبی زدن که الیس همین روزا برمیگرده.......
پی دی نیم: چه خوب..... خوشحالم......
۶۸.۰k
۰۹ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.