part 6
صبح شد ولی من نرفتم مدرسه
~ : چرا حاضر نشودی ؟
+ : حالم خوب نیست من میرم غذا بپزم برای مهمون
~ : باشه
جیمین رفت و من تنها موندم و مشغول کار شدم همش نگران حرفای دیروز کوک بودم نکنه بخواد با باند مافیاییشون بیاد سراغم ؟
کاش میرفتم
صدای زنگ اومد و قبل از اینکه درو باز کنم دیدم کیه که فهمیدم کومه با چندتا مرد ولییییییییییی این اینجا چیکار میکنه ؟
رفتم و درو قفل کردم و زنجیر ضد ضربه وصل کردم
خدایا چیکار کنم
بعد زنگ زدم به جیمین و اسپری فلفلمو آماده کردم
و جیمین خودشو رسوند و یواشکی داشت نگام میکرد که با اسپری فلفل رفتم جلوش و بهش حمله کردم
~ : چرا حاضر نشودی ؟
+ : حالم خوب نیست من میرم غذا بپزم برای مهمون
~ : باشه
جیمین رفت و من تنها موندم و مشغول کار شدم همش نگران حرفای دیروز کوک بودم نکنه بخواد با باند مافیاییشون بیاد سراغم ؟
کاش میرفتم
صدای زنگ اومد و قبل از اینکه درو باز کنم دیدم کیه که فهمیدم کومه با چندتا مرد ولییییییییییی این اینجا چیکار میکنه ؟
رفتم و درو قفل کردم و زنجیر ضد ضربه وصل کردم
خدایا چیکار کنم
بعد زنگ زدم به جیمین و اسپری فلفلمو آماده کردم
و جیمین خودشو رسوند و یواشکی داشت نگام میکرد که با اسپری فلفل رفتم جلوش و بهش حمله کردم
۲.۴k
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.