پارت ۱
پارت ۱
پدرخوانده
یعنی چی الان این ساعت کدوم سگ پدری میاد بچه ببره این یارو دومیش باشه اقا من نمیخوام
& ساکتتتت به ردیف شید میخواد باهاتون آشنا شه
میچا
٪ چته کوک
امید وارم تورو ببره
٪ هر هر هر درد دیگه اونموقع نمیتونم ویسکی جور کنم بیارم شبا بخوریم
نه گوه خوردم عشق مایی تو گوه خورده بخواد تورو ببره
& آقای جونگکوک ساکت باش لطفا
جونگکوک زیر لب فحشی به سرپرستشون داد و چشم غره ای به پشتش رفت
مرتیکه دلقک
& چیزی گفت ؟
اوه نبابا آقای لی اشتباه متوجه شدین
&خوبه
جونگکوک با بیحالی به در پرورشگاه نگاه کرد ، اخه کدوم سگی ساعت ۹ صبح میاد دنبال بچه این یارو دومیش باشه
چشم غره ای رفت دوباره که همون لحظه مردی خوش هیکل و خوش تیپ و خوششش قیافهههه از در وارد پرورشگاه شد
جونگکوک سوتی زد و سمت راستش که کای وایساده بود یکم خم شد
جونننن چه جیگریه حاضرم بهش کون بدم
° لعنتی چه دافیه کوک من حاضرم برم عمل کنم کس بزارم بهش کس بدم
بعد ریز ریز خندیدن
& آقای جونگکوک و آقای کای لطفا به احترام آقای کیم ساکت باشید
تهیونگ یه نگاهی بین بچه ها رد بدل کرد همشون خوشگل بودن ولی اون یه بچه ی سلیطه و دردسر ساز میخواست
هومی زیر لب گفت
- آقای لی ممنون میشم بریم دفترمون ادامه حرفامون رو بزنیم
لی سری تکون داد به به سمت دفترشون قدم برداشت
& بچه ها مرخصید برید اتاقاتون
بعد رفتن لی اکیپ کوک دور هم جمع شدن و به سمت اتاق کوک و کای و می چا و هانی رفتن
^ وایییییی دیدین چه صدایییی داشتتتتت
دقیقاااا من میتونم با صداش جق بزنم خیلی خوب بود
¥ به این جذابی تاحالا کسی رو ندیده بودم
هیون چشم غره ای به دوست پسرش رفت
□ که اینطور
¥ غلط کردم هیونیییی
□ برو بابا
ایش حالا الان چس نکنید ، امید وارم یارو کیم بیاد منو ببره از دستتون راحت شم
٪¥□°¤☆♤ خفههه شوووو کوکککک
کوک با صدای همزمان اکیپش که گفتن خفه شو کمی پرید بالا روشو اونور کرد و به سمت در رفت
میرم اصلا بهش التماس کنم منو ببره
درو باز کرد و تا خواست حرکت کنه سرش به یه چیز صفت برخورد کرد
سرشو که بالا اورد با کیم رو برو رو شد
- جونگکوک؟
ب..بله خودم..هس..هستم
جونگکوک صدا دار اب دهانشو قورت داد و سرشو پایین انداخت
- تا نیم ساعت دیگه وسیله هاتو جمع کن و جلوی پرورشگاه باش از این به بعد مسئولیت شما با منه و من پدرخواندتون هستم
چ..چش..چشم
تهیونگ که رفت جونگکوک همونجا روی زمین نشست و نگاهی به بقیه که خوشکشون زده بود انداخت
بگااااااااااااااااااااا رفتمممممممممممم
ادامه دارد...
شرایط پارت بعد
۴۰ لایک
۲۰ کامنت
پدرخوانده
یعنی چی الان این ساعت کدوم سگ پدری میاد بچه ببره این یارو دومیش باشه اقا من نمیخوام
& ساکتتتت به ردیف شید میخواد باهاتون آشنا شه
میچا
٪ چته کوک
امید وارم تورو ببره
٪ هر هر هر درد دیگه اونموقع نمیتونم ویسکی جور کنم بیارم شبا بخوریم
نه گوه خوردم عشق مایی تو گوه خورده بخواد تورو ببره
& آقای جونگکوک ساکت باش لطفا
جونگکوک زیر لب فحشی به سرپرستشون داد و چشم غره ای به پشتش رفت
مرتیکه دلقک
& چیزی گفت ؟
اوه نبابا آقای لی اشتباه متوجه شدین
&خوبه
جونگکوک با بیحالی به در پرورشگاه نگاه کرد ، اخه کدوم سگی ساعت ۹ صبح میاد دنبال بچه این یارو دومیش باشه
چشم غره ای رفت دوباره که همون لحظه مردی خوش هیکل و خوش تیپ و خوششش قیافهههه از در وارد پرورشگاه شد
جونگکوک سوتی زد و سمت راستش که کای وایساده بود یکم خم شد
جونننن چه جیگریه حاضرم بهش کون بدم
° لعنتی چه دافیه کوک من حاضرم برم عمل کنم کس بزارم بهش کس بدم
بعد ریز ریز خندیدن
& آقای جونگکوک و آقای کای لطفا به احترام آقای کیم ساکت باشید
تهیونگ یه نگاهی بین بچه ها رد بدل کرد همشون خوشگل بودن ولی اون یه بچه ی سلیطه و دردسر ساز میخواست
هومی زیر لب گفت
- آقای لی ممنون میشم بریم دفترمون ادامه حرفامون رو بزنیم
لی سری تکون داد به به سمت دفترشون قدم برداشت
& بچه ها مرخصید برید اتاقاتون
بعد رفتن لی اکیپ کوک دور هم جمع شدن و به سمت اتاق کوک و کای و می چا و هانی رفتن
^ وایییییی دیدین چه صدایییی داشتتتتت
دقیقاااا من میتونم با صداش جق بزنم خیلی خوب بود
¥ به این جذابی تاحالا کسی رو ندیده بودم
هیون چشم غره ای به دوست پسرش رفت
□ که اینطور
¥ غلط کردم هیونیییی
□ برو بابا
ایش حالا الان چس نکنید ، امید وارم یارو کیم بیاد منو ببره از دستتون راحت شم
٪¥□°¤☆♤ خفههه شوووو کوکککک
کوک با صدای همزمان اکیپش که گفتن خفه شو کمی پرید بالا روشو اونور کرد و به سمت در رفت
میرم اصلا بهش التماس کنم منو ببره
درو باز کرد و تا خواست حرکت کنه سرش به یه چیز صفت برخورد کرد
سرشو که بالا اورد با کیم رو برو رو شد
- جونگکوک؟
ب..بله خودم..هس..هستم
جونگکوک صدا دار اب دهانشو قورت داد و سرشو پایین انداخت
- تا نیم ساعت دیگه وسیله هاتو جمع کن و جلوی پرورشگاه باش از این به بعد مسئولیت شما با منه و من پدرخواندتون هستم
چ..چش..چشم
تهیونگ که رفت جونگکوک همونجا روی زمین نشست و نگاهی به بقیه که خوشکشون زده بود انداخت
بگااااااااااااااااااااا رفتمممممممممممم
ادامه دارد...
شرایط پارت بعد
۴۰ لایک
۲۰ کامنت
۲۹.۲k
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.